صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۴۵ - ۱۵ فروردين ۱۳۹۴

آینده سیاست خارجی ایران بعد از بیانیه لوزان

مهدی روزبهانی، در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار موضوع «آینده سیاست خارجی ایران بعد از بیانیه لوزان» را مورد بررسی قرار داده است.
کد خبر : 10662

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:


تلاش‌های دیپلماتیک سرانجام به نتیجه رسید و پرونده هسته‌ای ایران بر خلاف تلاش‌های بسیار بدخواهان، از مسیر گفتگو در آستانه حل وفصل نهایی قرار گرفت. دست یابی به این تفاهم نامه و صدور بیانیه لوزان پیش از هر تفسیری نشان دهنده عزم سیاست مداران برای پرهیز از افراط و تدام صلح و ثبات درعرصه روابط بین‌الملل است. با این حال در میان همه تعبیر و تفسیرهایی که از بیانیه مشترک لوزان ارائه می‌شود؛ دو نکته قابل توجه است.


هر چند که طرف‌های مذاکره کننده هر کدام در این ماراتن مذاکرات، منافع خود را دنبال می‌کردند؛ اما این خود نشان از پیشرفت بشریت به سمت مذاکره برای حفظ و افزایش منافع ملت‌ها و کشور‌ها دارد. اما این موضوع به معنای محو شدن خشونت و افراطی‌گری نیست.


در حالی که یکی از پرچالش‌ترین مباحث عرصه بین‌المللی یعنی پرونده هسته‌ای ایران از راه مذاکره به حل و فصل رسید؛ در نقاط مختلف جهان آتش جنگ، جان و مال انسان‌های بی‌گناه را به خطر انداخته است.


از طرفی هنوز بسیارند کشورهایی که برای کسب منافع خود همه گزینه‌ها را روی میز نگه داشته‌اند و اگر لازم باشند از هیچ گونه توپ و آتشی دریغ نمی‌کنند. اما اشاره به این مطلب به این خاطر است که همچنان گزینه‌های افراطی رقبا ودشمنان ایران، توافق هسته‌ای را تهدید می‌کند.


بی‌شک بعد از این ایران قدرت چانه زنی بیشتری درعرصه بین‌المللی خواهد داشت و از آنجایی که بعد از این تحریم‌های اقتصادی علیه ایران رفع می‌شود؛ توان اقتصادی ایران رشد می‌یابد و این به عنوان یک فاکتور مهم به نقش آفرینی ایران در عرصه سیاست خارجی کمک می‌کند.


این رشد مثبت ایران در جامعه بین الملی در حالی رخ می‌دهد که در منطقه پر آشوب خارورمیانه، ایران نقش بسیار مهم و موثری را ایفا می‌کند. بنابراین طبیعی است که رقبای منطقه‌ای ایران که پیش از این برای کارشکنی در توافق هسته‌ای بسیار تلاش کرده بودند؛ امروز نگران قدرت ایران باشند.بر این مبنا از این به بعد تلاش آن‌ها برای هزینه سازی علیه ایران دور از انتظار نیست که البته از هم اکنون نیز دست به کار شده‌اند و ارتش‌های خود را به راه انداخته‌اند.


عربستان که در راس این دلواپسان منطقه‌ای قرار دارد احتمالا تلاش می‌کند که در هرگوشه‌ای از منطقه که نام و نشانی از منافع ایران باشد آشوبی به راه اندازد و البته در این راه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز ترجیح می‌دهند که به جای سکوت؛ او را همراهی کنند. به غیر از کشورهای عربی نیز ترکیه قدرت ایران را در تضاد با آرمان و آرزوهای منطقه‌ای خود می‌داند و در کنار اینکه تلاش می‌کند روابط خوبی با تهران داشته باشد؛ در نظر خواهد داشت که هرجا می‌تواند جلوی ایران بایستد که این مسئله در حمله عربستان به یمن، مصداق پیدا کرد.


از طرف دیگر آمریکایی‌ها هرچند با ایران پای میز مذاکره نشستند و از راه دیپلماتیک، حل مسائل را دنبال کردند اما آن‌ها برای این کار هزینه سیاسی زیادی پرداخته‌اند و بی‌شک بر آن‌ها عیان است که ایران به خاطر این توافق در عرصه سیاست خارجی توانمند‌تر می‌شود و از این بابت در رویارویی بیشتری با آمریکا قرار خواهد گرفت. بنابراین کاخ سفید به فراخور نرمش و انعطافی که در مقابل ایران درمذاکرات نشان داده است هزینه‌های سیاسی را در عرصه‌های مختلف به ایران تحمیل خواهد کرد تا بلکه به این ترتیب کنترلی بر قدرت ایران اعمال کند و احتمالا برای این کار هم طراحی جدی کرده است.


اما نکته دیگر این است که به دلیل حساسیت مذاکرات و طولانی شدن آن انتظارات ویژه‌ای از آن در رسانه‌ها و افکار عمومی شکل گرفته و تعبیر و تفسیرهای مختلفی در مورد آن به کار می‌رود در حالی که این تفاهم سیاسی اثرهای طولانی مدت مختلفی دارد که قضاوت یک جانبه در مورد بسیاری از ابعاد آن بدور از انصاف و غیر کار‌شناسی است.


همچنین ماه‌ها مذاکره پشت درهای بسته ابعاد پنهانی و مهمی دارد که تا به حال به هیچ وجه در رسانه‌ها منعکس نشده است و البته برای درک بهتر این تفاهم سیاسی، دانستن این ابعاد بسیاری ضروری است. از این رو دست یابی به عمق اثرات بیاینه لوزان زمان بر است و احتمالا طی سال‌های آینده کار‌شناسان تحلیل‌های دقیق تری ارائه خواهند داد بنابراین بهتر است جو رسانه از قضاوت‌های یک جانبه و زودهنگام پرهیز کند.


انتهای پیام/

ارسال نظر