دیکتاتورها و تصاویری که اردوغان نمیخواهد ببیند
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، فضلالله یاری در ستون سرمقاله امروز -2 مرداد ماه- روزنامه همدلی نوشت: رجب طیب اردوغان، دو روز پس از کودتای نافرجام نظامیان ترک، در میان شادی و هلهله هوادارانش استانبول را به سمت آنکارا؛ پایتخت امپراتوریاش ترک میکند. او در این مسیر در حالی که لبخند میزند، تصاویری را با علاقه میبیند که پیش از این بارها تکرار شدهبود.
اردوغان 62ساله، در میان هیاهوی هوادارانش - و البته بخش زیادی از مردمی که هوادارش نیستند، اما مخالف کودتا بودهاند - اگر کمی دقت کند میتواند تصاویر مشابه دیگری هم ببیند.
او میتواند«حسنی مبارک» را ببیند که در هیئت یک قهرمان جنگ با اسرائیل بر شانههای مردم مصر، پله به پله تا سرسرای کاخ ریاستجمهوری بالا میرود.
اگر بیشتر دقت کند، میتواند «سرهنگ معمر قذافی» را ببیند که با یک حرکت انقلابی، حکومت پادشاهی لیبی را سرنگون میکند و در میان غوغای مردم خسته از سلطنت، قدم به کاخی میگذارد که حالا دیگر، کاخ سلطنت نیست، کاخ ریاستجمهوری است.
اردوغان اگر نگاهش را دقیق کند، میتواند «السید الرئیس صدام حسین عبدالمجید تکریتی» را ببیند که از زندان عبدالرحمان عارف آزاد میشود و در قامت یک مبارز در عرض چند سال تا جایگاه همهکاره عراق بالا میرود و مینشیند و تکیه میزند.
رجب طیب اردوغان تا این تصاویر را مرور کند، به آنکارا میرسد و از همان ورودی شهر در قامت یک قهرمان دستور میدهد که نیمی از ارتش از کار بیکار شود و نیمی از قوه قضائیه به چرخش یک قلمش به زندان میافتند. او آنقدر گرم دستور دادن است که در لابهلای احکامی که صادر میکند، برای نشان دادن اقتدار حکومتش و زهرچشمگرفتن از همه مردم، حکم به اخراج 15هزار استاد و معلم هم میدهد. هوادارانش برایش هورا میکشند و او حکومت نظامی اعلام میکند. مردم شعار میدهند و او مخالفان را به اعدام تهدید میکند. او حالا جسمی است با کت و شلوار و کراوات که روح سلطان سلیمان عثمانی را به خود گرفته است.
حالا در مقام یک سلطان مدرن، چشم برهمه ملزومات دمکراسی میبندد، خودش میشود قوه قضائیه و حکم بازداشت میدهد، خودش میشود قوای نظامی و مخالفان را به زندان میاندازد. او در حالی که فقط از طریق یک گوشی موبایل و اتصال آن به شبکههای رسانهای توانسته هوادارانش را به خیابان بکشاند و مانع تکمیل پروژه کودتا شود، به همین خاطر معجزه رسانه را به چشم دیده است و از همین رو، آن را هم از قلم نمیاندازد و حکم به محدودیت آن هم میدهد، چرا که این بار خودش حاکم است و ممکن است دیگران از آن علیه حاکم بهره ببرند.
او این روزها در هیئت یک قهرمان تلاش میکند که از زبان مردم خشمگین از کودتا، حکم اعدام مخالفانش را صادر کند و خیالش را برای سالهای سال از وجود هر مخالفی راحت کند.
اردوغان اما در هیاهوی هلهله مردمان و تصمیمات انتقامگیرانهاش غرق میشود و فراموش میکند که بخش دیگری از تصاویر تاریخ را ببیند. یادش میرود که ببیند مردم مصر 18شبانهروز در میدان «التحریر» قاهره ماندند و آنقدر بر رفتن «محمد حسنی سیدمبارک» اصرار کردند که او هم پس از 30 سال فرمان راندن، جایگاه ابوالهولیاش را رها کرد و تا روزی که افتاده بر تختی در قفس دادگاه ظاهر شد، دیگر کسی او را با موهای رنگکرده و چهره خندان ندید.
اردوغان فراموش میکند که «السید الرئیس صدام حسین» را ببیند که با موهای ژولیده و سروصورت کثیف از گودالی بیرون میآید و سربازی آمریکایی دندانهایش را به تحقیر میشمارد.
رئیس جمهور این روزها کامیاب ترکیه، نمیتواند این تصویر معمر قذافی «رهبر اتحاد جماهیری عربی لیبی» را ببیند که پس از مدتها زندگی در گندابهای کانال فاضلاب، توسط مردمی بیرون آورده شد که 34سال قبل از آن، او را برشانه گرفتند و بر جای پادشاه مستبد نشاندند. اردوغان نمیتواند «سرهنگ» را ببیند که برای چند روز زنده ماندن بیشتر، به نوجوانان هیجانزدهای التماس میکند که بدنش را خنجرآجین میکردند.
***
اردوغان این تصاویر را نمیبیند، تا نداند که صدام حسین، حسنی مبارک، معمر قذافی، محمدرضا پهلوی و همه دیکتاتورهای تاریخ، تنها روزهای هلهله و شادی مردمان را به یاد میآوردند و روزی صدای فریادشان را میشنوند که دیگر دیر شده است.
*روزنامهنگار
انتهای پیام/