جریانسازیهای دولتی در ادبیات، بیهوده بوده است/ تیراژهای بالا را جدی نگیرید!
یونس تراکمه در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا، بحران بازار نشر را حاصل مجموعهای از عوامل خواند که هیچ کدام را نمیشود بر دیگری اولویت داد؛ عواملی همچون مشکلات اقتصادی جامعه، اِعمال ویرانگر سانسور، گسستهشدن جریانهای ادبی ریشه دار بعد از انقلاب و تلاشهای حکومتی برای جایگزین کردن جریانهای کاذب به جای آن ها.
وی دراینباره گفت: «شیوع سانسور در دهههای اخیر تاثیر غیرقابل انکاری روی مخاطبان حرفهای داشته است و منجر به ایجاد بیاعتمادی آنها نسبت به بازار نشر شده. از طرفی گسستی بعد از انقلاب در جریان پویای داستان نویسی ایران ایجاد شد که در این امر بیتاثیر نبود.»
این نویسنده توضیح داد: «جریان داستاننویسی ایران، بعد از انقلاب، از حرکت بازماند و سعی کردند جریانهای دیگری را که با خط و ربط حکومت همسو بودند جایگزین کنند. برای این کار هزینههای فراوانی هم کردند؛ هزینههایی که هنوز هم از سوی برخی نهادها صرف تقویت و جریانسازیهای اینچنینی میشود. واقعیت این است که همه این هزینهها و نهادسازیها حاصلی هم نداشته است. این تیراژهایی که اعلام میکنند را جدی نگیرید!»
وی خاطرنشان کرد: «در چنین شرایطی، نویسندهای از آن ها ادعا میکند که کتابش در چند چاپ 600هزار نسخه فروش داشته! یعنی 600هزار مخاطب داستان کتاب ایشان را خواندهاند! این میزان فروش در بازاری که ما سراغ داریم، تعجب برانگیز است. شاید هم درست باشد و نامبرده حق التالیف 600هزار نسخه از کتابش را دریافت کرده است؛ که در اینصورت باید بگویم خوشبحال ادبیات که 600هزار مخاطب کتابخوان در کشور وجود دارد!»
تراکمه در ادامه به تاثیر منقطع شدن جریانهای خلاقه ادبیات داستانی بر آثار نویسندگان جوان گفت: «باید کیفیت آثار نویسندگان جوان را هم به مجموعه عواملی که بازار داستان را به چالش کشیده اضافه کرد. البته نه اینکه آنها مقصر باشند؛ اما به هر حال به نظر میرسد آنها باید تعریف خود را از کار خلاقه، اصلاح کنند.»
وی که سابقه داوری آثار در جوایز ادبی مختلف را عهدهدار بوده، افزود: «عمده آنها در بهترین حالت آموزش دیدهاند که خوب داستان تعریف کنند، اما این کافی نیست. به عبارت دیگر عنصر خلاقیت از بسیاری آثار حذف شده است. این اتفاق هم ریشه دارد در همان توقف و خلأ که در مسیر جریان ادبیات داستانی اتفاق افتاد و تنها خودِ نویسندگان هستند که باید با تلاش ، این خلأ را پر کرده و پیوند با جریان واقعی ادبیات داستانی را میسر کنند.»
این نویسنده و منتقد ادبی درباره میل به نوشتن اظهار داشت: «همین خلاقیت است که نویسنده را به نوشتن وامیدارد و نه انگیزه کسب درآمد از راه نوشتن. خلق هنر برای یک هنرمند، یک ضرورت است. باید بگویم حتی آن زمانی که ادبیات ما در اوج بود، مساله حقالتالیف و کسب درآمد و امرار معاش از راه نوشتن، مقدور نبود و نویسندهای مانند صادق هدایت هم برای گذران زندگی ناچار بود صبح اول وقت دفتر حضور و غیاب بانک ملی را امضا کند.»
تراکمه در پایان سخنان خود گفت: «نمیدانم این بحثها و تحلیلها چه دردی را میتواند دوا کند؟ عواملی که در بحرانی شدن بازار نشر آثار ادبی نقش دارند، مشخص هستند و به نظر من نمیشود امیدی به اصلاح آنها داشت. میشود کاری کرد که مردم از فردا بدون دغدغه مالی، کتاب ارزان بخرند؟ میتوان انتظار داشت سانسوری که خلاقیت را از نابود کرده، از بین برود؟ و سوالهایی از این دست. منظورم این است که این بحث ها، و آسیبشناسیهایی از این دست، هزار بار دیگر هم تکرار شود دردی را دوا نمیکند و در همچنان بر همان پاشنه میچرخد و خواهد چرخید.»
گفتوگو از هادی حسینینژاد
انتهای پیام/