صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۵۱ - ۲۶ تير ۱۳۹۵
مجتبی عبدالله‌نژاد*

بی‌اعتنایی به حقوق بیمار نابخشودنی‌تر از قصور پزشکی

به عقیدۀ من جامعه پزشکی ایران مشکل بزرگ‌تری از قصور یا خطای پزشکی دارد.
کد خبر : 102204

اگر این مشکل بزرگ‌تر نبود، قصور یا خطای پزشکی هم کمتر اتفاق می‌افتاد. مشکل جامعه پزشکی ایران خطای پزشکی نیست. خطای پزشکی در هر جای دنیا ممکن است اتفاق بیفتد، گرچه شاید آمارها نشان بدهد که درصد خطا در جامعه پزشکی ایران بزرگ‌تر است. مشکل اصلی جامعه پزشکی ایران بی‌اعتنایی به حقوق بیمار است. عدم پاسخگویی است. نگاه از بالا به پایین است. تفرعن و خودبزرگ‌بینی است. بی‌رحمی است. بی‌احترامی به بیمار است. ندیده گرفتن حقوق بیمار است. این چیزها البته منحصر به جامعه پزشکی نیست. در همه طبقات اجتماعی وجود دارد. در دستگاه قدرت هم وجود دارد. ولی زبان جامعه پزشکی در ایران بیش از سایر طبقات اجتماعی به زبان دستگاه قدرت نزدیک است.


آمار رسمی وجود ندارد، ولی تصور می‌کنم درصد عظیمی از مردم ایران از جامعه پزشکی ناراضی‌اند و علت اصلی این نارضایتی همین شباهت زبان جامعه پزشکی به زبان دستگاه قدرت است. نگاه از بالا به پایین است. بی‌اعتنایی به حقوق بیمار است. عدم پاسخ‌گویی است. آقای دکتر میر با صراحت اعلام می‌کند که من پاسخگو نیستم. جزئیات بیماری آقای کیارستمی جزو اسرار بیمار است. این زبان دستگاه قدرت است. این زبان دستگاه‌های امنیتی است. پزشک نباید با این زبان سخن بگوید.


همه دوستان این تابلو را در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی دیده‌اند: «وظایف و مسئولیت‌های بیماران و همراهان او: براساس مواد 608 و 609 قانون مجازات اسلامی چنانچه هر کس اعم از بیمار و بستگان به پرسنل درمانی در حین انجام وظیفه توهین کنند مشمول 3 تا 6 ماه حبس، شلاق تا 74 ضربه و جزای نقدی می شوند. ضروری است پرسنل درمانی در صورت وقوع جرایم ذکر شده با اطلاع مسئول ما فوق صورتجلسه حادثه را تنظیم و از مامورین انتظامی و امنیتی در خواست کمک نمایند.»


خب این زبان دستگاه قدرت است. در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی همه جای دنیا اولین چیزی که به بیمار و همراهان او یادآوری می‌کنند، حقوق بیمار است. ولی جامعه پزشکی ایران حقوق بیمار را به رسمیت نمی‌شناسد و درعوض از وظایف بیمار و همراهان او حرف می‌زند. بیمار و همراهان او را به مجازات شلاق تهدید می‌کند. توجه می‌کنید: شلاق!


من اگر به جای اعضاء جامعه پزشکی ایران باشم از این تابلو شرم می‌کنم. پزشکی که باید حافظ جان همه افراد بشر باشد، صرف نظر از این که این افراد از لحاظ جسمی یا روانی یا عقیدتی یا نژادی یا مذهبی چه جور اشخاصی باشند، بیمار را به شلاق تهدید می‌کند. تصویر پزشک شلاق به دست تصویری است که فقط در جامعه پزشکی ایران وجود دارد.


من راستش خودم هیچ علاقه‌ای ندارم که به دست پزشکان شلاق‌به‌دست درمان شوم. اگر به اختیار خودم بود، اگر خانواده نداشتم، ترجیح می‌دادم بمیرم و پزشک شلاق‌به‌دست مرا درمان نکند. تکرار می‌کنم مشکل بزرگ جامعه پزشکی ایران ندیده گرفتن حقوق بیمار است. من تا حالا ندیده‌ام هیچ پزشکی وقت بگذارد و به سؤال‌های من درست و دقیق جواب بدهد، مگر پزشکانی که از دوستان و بستگان خودم بوده‌اند و با من رابطه‌ای جدا از رابطه پزشک و بیمار داشته‌اند. حتی در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی خصوصی که قاعدتاً باید مثل هر جای دیگری مراجعه‌کننده احترام بیشتری داشته باشد، همین وضع وجود دارد. .. چون بیمار را به خود نیازمند می‌بیند، خودش را آزاد می‌داند که هر جوری دلش خواست با او رفتار کند.


آنچه در سخنان فرزندان آقای کیارستمی ندیده گرفته شد، بی‌اعتنایی به حقوق بیمار است. پزشکان آقای کیارستمی حتی بعد از این هیاهویی که راه افتاد، علناً اعلام می‌کنند که حقوق بیمار را به رسمیت نمی‌شناسند. پاسخگو نیستند. به کسی جز سازمان نظام پزشکی، حتی به فرزندان آقای کیارستمی، جواب نمی‌دهند که برای آقای کیارستمی چه اتفاقی افتاد.


در ایام حیات آقای کیارستمی به آقای کیارستمی و فرزندانش توضیح نداده‌اند که چه اتفاقی افتاده. همین الان درباره نوع بیماری آقای کیارستمی تردیدهای جدی وجود دارد. چرا باید این تردیدها وجود داشته باشد؟ چرا پزشک نباید همان روز اول راجع به تشخیص خود به آقای کیارستمی و فرزندان او توضیح بدهد؟ چرا هنوز هم درباره این مسئله ابهام وجود دارد؟ این ابهام چه معنایی دارد جز بی‌اعتنایی به حقوق بیمار؟


پس قصور پزشکی را فراموش کنید. قصور پزشکی تابعی از بی‌اعتنایی به حقوق بیمار است. این چیزی است که جامعه پزشکی باید یاد بگیرد. آنچه گفتم البته درباره همه پزشکان صدق نمی‌کند. موارد استثنا هم فراوان وجود دارد. بعضی از دوستان من که پزشک هستند، از شریف‌ترین انسان‌هایی هستند که دیده‌ام. حوصله و صبر و متانتی داشته‌اند که با هیچ زبانی نمی‌توان از آنان قدردانی کرد. ولی ما اینجا از قاعده سخن می‌گوییم.


* نویسنده و مترجم


انتهای پیام/

ارسال نظر