صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

دانشگاه

فرهنگ‌

علم

سیاست و جهان

اقتصاد

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

همدان

هرمزگان

یزد

پخش زنده

۱۹:۵۳ | ۳۰ / ۰۹ /۱۴۰۴
| |

نقش هوش اقتصادی در یادگیری جهانی و نوآوری‌ در نظام دانشگاهی مدرن

در نظام دانشگاهی مدرن، هوش اقتصادی به‌عنوان یک ابزار تحلیلی کلیدی نقش بسیار مهمی در یادگیری جهانی و نوآوری‌آفرینی ایفا می‌کند، زیرا دانشگاه‌ها در عصر حاضر دیگر فقط مؤسسات آموزش سنتی نیستند، بلکه مراکز تولید دانش، فناوری و ارزش اقتصادی هستند که مستقیماً با اقتصاد جهانی و بازار‌های نوآوری در ارتباطند.
کد خبر : 1020535

گروه اقتصاد خبرگزاری آنا، سید محسن طباطبایی مزدآبادی،عضو هیات علمی دانشگاه آزاد و دبیر کل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران-در چارچوب تفکر ناب (Lean Thinking) هدف اصلی نظام دانشگاهی باید خلق ارزش واقعی برای جامعه، حذف اتلاف منابع، و بهبود مستمر در فرآیند‌های یادگیری و نوآوری باشد و هوش اقتصادی کلید تحقق این اهداف است.

هوش اقتصادی به دانشگاه‌ها کمک می‌کند تا روند‌های جهانی در علم، پژوهش، مهارت‌ها و فناوری را تحلیل کنند و برنامه‌های یادگیری و پژوهشی خود را بر اساس نیاز‌های واقعی بازار کار جهانی و فرصت‌های نوآوری طراحی کنند. این رویکرد باعث می‌شود منابع پژوهشی و آموزشی به‌گونه‌ای به کار گرفته شوند که بیشترین ارزش خلق شود، به‌جای اینکه صرفاً به تولید مدارک یا انتشار مقالات بدون کاربرد اقتصادی منتهی گردد.

یکی از شاخص‌های جهانی که نشان‌دهنده وضعیت نوآوری کشور‌ها و به‌تبع دانشگاه‌های آنهاست شاخص نوآوری جهانی (Global Innovation Index) است، که سالانه حدود ۱۳۹ کشور را در زمینه توانمندی نوآوری رتبه‌بندی می‌کند و از بیش از ۸۰ متغیر شامل آموزش، تحقیق، توسعه، فناوری، زیرساخت و فعالیت‌های بازار و تولید دانش استفاده می‌کند.

در گزارش سال ۲۰۲۵، کشور‌هایی مانند سوئیس، سوئد، ایالات متحده آمریکا، کره جنوبی و سنگاپور در صدر این رتبه‌بندی قرار دارند کشور‌هایی که دانشگاه‌ها و زیرساخت‌های پژوهشی بسیار قوی دارند که هم در سطح جهانی شناخته‌شده‌اند و هم به اقتصاد دانش‌بنیان کشورشان کمک می‌کنند.

هم‌چنین داده‌های علمی جهانی نشان می‌دهند که تعداد پژوهشگران تمام‌وقت در جهان رو به افزایش بوده است و در سال‌های اخیر میلیون‌ها نفر در فعالیت‌های تحقیق و توسعه (R&D) مشغول به‌کار بوده‌اند، که نشان‌دهنده اهمیت روزافزون تحقیق و تولید دانش در توسعه جهانی است.

از منظر تفکر ناب، دانشگاه‌ها باید فرآیند‌های یادگیری و نوآوری خود را کم‌هزینه، سریع، هدفمند و منطبق بر نیاز‌های واقعی جامعه و اقتصاد جهانی طراحی کنند. هوش اقتصادی در این مسیر به دانشگاه‌ها کمک می‌کند تا منابع را به‌صورت بهینه تخصیص دهند، اتلاف‌ها را حذف کنند، و برای ارتقای کیفیت آموزش و پروژه‌های پژوهشی تصمیم‌های مبتنی بر داده بگیرند. به‌عنوان مثال، اگر بدانیم که پژوهش‌های مرتبط با هوش مصنوعی و انرژی تا سال‌های اخیر بیش از ۳۰ درصد رشد در انتشار علمی داشته‌اند، می‌توان سیاست‌های آموزشی و پژوهشی را دقیق‌تر به سمت این حوزه‌ها هدایت کرد تا هم نیاز بازار برآورده شود و هم خروجی‌های علمی و فناوری کاربردی‌تر گردد.

هوش اقتصادی همچنین در تقویت ارتباط بین دانشگاه و صنعت نقش مؤثر دارد. همکاری دانشگاه‌ها با صنایع، شرکت‌های فناوری و بخش خصوصی باعث می‌شود که خروجی‌های علمی سریع‌تر به نوآوری‌های تجاری تبدیل شوند مانند ثبت اختراع، شرکت‌های دانش‌بنیان و توسعه محصولات جدید. تجربه کشور‌های پیشرفته نشان می‌دهد که تقویت پیوند دانشگاه و صنعت یکی از مهم‌ترین عوامل توسعه اقتصادی و نوآوری است، زیرا دانشگاه‌ها نیروی انسانی ماهر، پژوهش‌های کاربردی و راه‌حل‌های نوآورانه را در اختیار صنعت قرار می‌دهند و به نوبه خود با بازخورد بازار روش‌های یادگیری خود را بهبود می‌بخشند.

در نگاه تفکر ناب این چرخه باید پیوسته و بدون توقف باشد: دانشگاه‌ها باید با استفاده از هوش اقتصادی، مسائل واقعی را شناسایی کنند، پروژه‌های علمی و آموزشی را به گونه‌ای تعریف کنند که ارزش واقعی ایجاد کنند، بازخورد بازار و صنعت را دریافت کنند، و سپس این بازخورد را برای بهبود فرآیند‌های بعدی به‌کار ببرند. این فرآیند چرخه‌ی یادگیری و بهبود مستمر، دقیقاً همان تفکر ناب در اکوسیستم علمی و نوآوری است.

در نهایت، دانشگاه‌هایی که هوش اقتصادی را به‌صورت راهبردی در مدیریت، آموزش و پژوهش خود به کار می‌گیرند، نه‌تنها در رتبه‌بندی‌های جهانی نوآوری جایگاه بهتری کسب می‌کنند، بلکه برای دانشجویان و پژوهشگران فرصت‌های شغلی بهتر، کارآفرینی بیشتر و اثر اجتماعی گسترده‌تری فراهم می‌سازند و این خود بزرگ‌ترین ارزش تولیدشده از دانشگاه‌ها در اقتصاد جهانی است.

انتهای پیام/

ارسال نظر