مطرح شدن یک نام بیهوده حوالی نیمکت سرخ/پرسپولیس و سیدجلال؛ یک معامله از اساس غلط

به گزارش خبرگزاری آنا، در پرسپولیس همه چیز مثل یک آتش زیر خاکستر می ماند. آتشی که با آمدن اوسمار ویرا موقتا خاموش شده اما خاکسترهای این آتش هنوز پابرجاست. سرخ ها با وحید هاشمیان فصلی نومیدکننده را آغاز کردند و با خودخواهی های رضا درویش هرگز به مقطه ثبات نرسیدند؛ اتفاقی که طومار درویش و هاشمیان را با هم پیچید و بدل به سونامی تغییرات شد. تغییراتی که از صدر تا ذیل را در بر گرفت. 

اوسمار ویرا بازگشت و با تیم ناهمگون و بدون بالانسی که درویش بسته، فعلا خوب نتیجه گرفته اما همه می دانند این قید «فعلا» تاریخ مصرف کوتاهی دارد و پرسپولیس برای قهرمانی و چنگ زدن به جام به هیچ وجه تیم کاملی نیست. تیمی که با نقط ضعف پرشمار تنها امیدش بسته به پنچره نقل و انتقالات نیم فصل است تا تجهیز شده و بلکه در نیم فصل دوم سخت بتواند آب رفته را به جوی بازگرداند. 

در چنین شرایطی اما یک اتفاق عجیب فشار بیهوده و بی دلیلی بر گرده اوسمار وارد کرده و عجیب اینکه بدل به ترجیع بند کنفرانس های مطبوعاتی هم شده؛ بازگشت سیدجلال حسینی به کادر فنی تیم.

مشخص نیست در چنین وانفسایی پرسپولیس چه نیازی به حضور یکی مثل سیدجلال دارد اما این قصه عجیب به تحرکات بیرونی باز می گردد. ایجنت های سیدجلال حسینی که رابطه نزدیکی با ایجنت اوسمار دارند و می خواهند هر طور که شده موکل بیرون مانده خود را به پرسپولیس قالب کنند. 

سیدجلال حسینی در پرسپولیس یک شبه از قامت بازیکن بدل به مربی شد. کاپیتانی سابقی که با آمدن چند مدافع تازه نفس و ملی پوش در دو فصل گذشته، برای حفظ شان ردای مربیگری بر تن کرد و بالاجبار به کادر فنی وقت پرسپولیس تحمیل شد اما نقش سیدجلال در پازل هدایت تیم از تماشای تمرین و دادن آب معدنی به بازیکنان و در بهترین حالت چیدن قیف فراتر نرفت! مردی که بود و نبودش اساسا هیچ فرقی نداشت. 

حسینی چند صباحی را با همین شرایط ادامه داد تا دست آخر با آمدن کارتال ترکیه ای در نیم فصل گذشته، مازاد اعلام شد تا همین نقش بیهوده را هم از دست بدهد. کارتال رسما اعلام کرد که به حسینی نیازی ندارد تا دوران کوتاه حضور سیدجلال بدون هیچ تاثیر خاصی در پرسپولیس به پایان برسد.

سیدجلال حسینی از همان تاریخ تا امروز خانه نشین بوده و حتی یک پیشنهاد دم دستی و فرمالیته از یک تیم لیگ یکی هم نداشته. حتی ملوان تیم زادگاه حسینی که فوتبالش را از آنجا آغاز کرد و چهره شد هم آفری برای مدافع اسبق خود نداشته. از سوی دیگر سیدجلال هم در این مدت هیچ فعالیت خاصی در حوزه فوتبال نداشته؛ نه در کلاسی شرکت کرده و نه دوره خاصی داشته که بشود گفت سطح فنی وی بالاتر رفته و می تواند به پرسپولیس کمک فنی کند. 

طعنه آمیز اینکه کادر فنی پرسپولیس نیز تکمیل است و شاید حتی نفر اضافه هم داشته باشد! اوسمار 2 دستیار با خود به ایران آورد و در ادامه یک بدنساز اضافه کرد.

از کادر وحید هاشمیان نیز کریم باقری و امیرحسین پیروانی باقی مانده اند و همین سبب شده تا کادر فنی سرخ ها با ترافیک روبرو شود. با این شرایط مشخص نیست که چگونه ناگهان نام سیدجلال به یک باره سر زبانها می افتد در حالیکه نه وی به کار پرسپولیس می آید، نه می تواند کمک خاصی کند و نه اینکه نیمکت پرسپولیس برای یک چهره جدید جا دارد.

همه این فشارها و صحبت ها در حالی مطرح می شود که مهمترین نیاز پرسپولیس در حال حاضر ترمیم اسکواد ناهمگون و نقاط ضعف پرشمار آن است و اوسمار باید تمرکز خود را روی بازسازی کلونی تیمش باشد. اما در نهایت تعجب به او فشار می آورند که یک چهره کنار مانده را بدون دلیل خاصی به تیم اضافه کند. چهره ای که شاید برای پرسپولیس آبی گرم نکند اما به طور قطع برای بعضی ها نان خواهد داشت!