نسلهای نوین و ضرورت ادبیات حقوقمحور چیست؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، محمدمهدی سیدناصری مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان: کودکی مفهومی چندبعدی است که همواره در گذر تاریخ تحت تأثیر تحولات اجتماعی، فرهنگی و حقوقی قرار گرفته است. این دوره از زندگی، بیش از آنکه صرفاً مرحلهای زیستی باشد، یک پدیده اجتماعی-فرهنگی است که ادبیات کودک و نوجوان میتواند آن را بازتاب دهد و شکل دهد.
در جهان امروز، اسناد بینالمللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک تلاش دارند تا چارچوبی جهانی برای حمایت از کودکان فراهم کنند؛ چارچوبی که چهار محور اصلی بقا، حفاظت، مشارکت و توسعه را شامل میشود. ادبیات کودک نه تنها به سرگرمی و تخیل میپردازد، بلکه بهمثابه یک ابزار آموزشی و تربیتی، فرصت انتقال ارزشها، مهارتهای اجتماعی و آگاهی حقوقی را به نسل آینده فراهم میآورد.
ادبیات کودک در هر جامعه بازتابی از ارزشها و نهادهای فرهنگی است. از داستانهای کلاسیک مانند «شازده کوچولو» تا آثار معاصر، این ژانر توانسته مفاهیم عدالت، همبستگی، برابری و حقوق بنیادین را به کودکان منتقل کند و گاه به بزرگسالان نیز تلنگر زده است. تحلیل تطبیقی نشان میدهد که در کشورهای پیشرفته، ادبیات کودک بازتاب عمیقتری از حقوق کودکان دارد؛ موضوعاتی مانند پذیرش تفاوتها، حقوق فردی و اجتماعی و برابری جنسیتی در آثار کودکانه بهطور مستمر مورد توجه است. در کشورهای در حال توسعه، تأکید غالب بر حقوق اولیه مانند تحصیل، تغذیه و مقابله با فقر است.
ادبیات کودک و حقوق کودکان: تعامل و مسئولیتها
ادبیات کودک بهعنوان رسانهای آموزشی، دو وظیفه مهم دارد:
۱. آموزش و تربیت کودکان: کتابهایی که عدالت، همبستگی، حق آموزش، مبارزه با خشونت و تبعیض را به تصویر میکشند، به کودکان مهارتهای مشارکت اجتماعی، حل مسئله و شناخت حقوق خود را آموزش میدهند.
۲. آگاهیبخشی به جامعه و والدین: آثار ادبی که موضوعاتی همچون کار کودکان، خشونت یا تبعیض را روایت میکنند، میتوانند بزرگسالان را نسبت به اهمیت حمایت از کودکان حساس کنند.
تحقیقات نشان میدهد که موفقیت ادبیات کودک در ترویج حقوق کودکان، نیازمند هماهنگی میان نویسندگان، مربیان، نظام آموزشی و سیاستگذاران است. بدون این همکاری، ادبیات کودک تنها سرگرمی خواهد بود و کارکرد حقوقی و تربیتی خود را از دست میدهد.
نسل زد و نسل آلفا، کودکان و نوجوانانی هستند که در عصر فناوری، شبکههای اجتماعی و اطلاعات لحظهای رشد یافتهاند. این نسل با سبک زندگی دیجیتال، هوش هیجانی و مطالبهگری اجتماعی خود، نیازمند ادبیات و محتوایی است که نه تنها سرگرمکننده، بلکه آگاهیبخش و حقوق محور باشد.
ادبیات کودک باید بتواند:
۱. حقوق کودکان را به زبان متناسب با سن بازنمایی کند؛
۲. مهارت تحلیل و تفکر انتقادی را در کودکان تقویت کند؛
۳. فضای آموزشی و فرهنگی را برای مشارکت فعال کودکان در جامعه آماده سازد.
پیشنهادهای کلیدی برای توسعه ادبیات کودک حقوقمحور
۱. ترویج تولید آثار ادبی با محوریت حقوق کودکان: تأکید بر موضوعاتی مانند عدالت، آزادی بیان، مشارکت اجتماعی و احترام به تفاوتها.
۲. آموزش حقوق کودکان به نویسندگان و مربیان: فراهم کردن دورههای آموزشی برای نویسندگان ادبیات کودک تا با مفاهیم حقوق کودک آشنا شوند.
۳. گنجاندن ادبیات حقوقمحور در نظام آموزشی: استفاده از آثار ادبی بهعنوان ابزار آموزشی در مدارس، همراه با تحلیل و بحثهای هدایتشده.
۴. پایش و حمایت از آثار حقوق محور: ایجاد نهادهای تخصصی برای نظارت بر کیفیت محتوای کودک و نوجوان و تشویق نویسندگان به تولید آثار متناسب با استانداردهای حقوق کودک.
ادبیات کودک نه صرفاً سرگرمی، بلکه ابزاری مؤثر برای نهادینهسازی حقوق کودکان است. در جهان امروز، که کودکان با پیچیدگیهای فرهنگی، اجتماعی و دیجیتال مواجهاند، این ادبیات میتواند پلی میان حقوق رسمی و تجربه زیسته کودکان ایجاد کند. تولید آثار حقوقمحور، آموزش نویسندگان و مربیان و بهرهگیری از ادبیات در آموزش رسمی، باعث شکلگیری نسلی میشود که با آگاهی، تفکر انتقادی و احترام به حقوق دیگران، جامعهای سالمتر و آیندهای پایدارتر را میسازد. در نهایت، کودکی به عنوان مفهومی چندبعدی، فرهنگی-حقوقی و اجتماعی، تنها زمانی محقق میشود که ادبیات کودک بتواند نقش خود را در آموزش، تربیت و حفاظت حقوق کودک ایفا کند.
انتهای پیام/