صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

دانشگاه

فرهنگ‌

علم

سیاست و جهان

اقتصاد

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

همدان

هرمزگان

یزد

پخش زنده

۰۹:۵۳ | ۲۲ / ۰۹ /۱۴۰۴
| |
در گفت‌وگو با آنا بررسی شد

ایران در مواجهه با نظم جدید جهانی؛ ظرفیت‌ها و موانع نقش‌آفرینی

یکی از اساتید علوم سیاسی می‌گوید ایران امروز در نقطه‌ای حساس از تحولات جهانی ایستاده است؛ جایی که ظرفیت‌های ژئوپلیتیک و ابزارهای اثرگذاری بین‌المللی می‌تواند جایگاه کشور را فراتر از یک بازیگر منطقه‌ای تثبیت کند. با این حال، بی‌تصمیمی در ساختار سیاسی، عدم استفاده بهینه از فرصت‌های بین‌المللی و محافظه‌کاری بیش از حد در سیاست خارجی موانعی جدی در مسیر نقش‌آفرینی مطلوب ایران در نظم جدید جهانی به شمار می‌رود.
کد خبر : 1018464

«حسین محمدی سیرت» عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در گفت‌و‌گو با خبرنگار سیاسی آنا و در پاسخ به این سئوال که آیا ایران در نظم جدید جهانی تعیین کننده هست یا خیر؟ گفت: من از یک سیاستمدار کهنه‌کار اروپایی شنیدم که می‌گفت ایران در تقابل بین ناتو و روسیه نقش آفرینی کرده و از یک بازیگر منطقه‌ای فراتر رفته است. این اعتراف طرف‌های غربی است که ایران ابزار‌های لازم را برای اثرگذاری در سطح بین‌المللی دارد؛ اما چند نکته می‌تواند مانع نقش آفرینی مطلوب ایران شود.

وی در تکمیل این پاسخ افزود: یکی از مهمترین موانع اثرگذاری ایران در نظم جدید جهانی این است که متاسافنه وضعیت ساختار سیاسی کشور دچار بی‌تصمیمی شده است. برای پیدا کردن درک درست در این خصوص، مهاجمی را تصور کنید که باید گل را بزند یا مدافعی را در نظر بگیرید که باید توپ را دور کند، ولی این کار را نمی‌کند و تعلل می‌کند، در این شرایط به طور حتم یا موقعیت گلزنی از دست می‌رود یا موقعیت دفع خطر!

با عقب‌ماندگی فکری مواجهیم

محمدی سیرت ادامه داد: مشکل دیگر اینکه با یک عقب ماندگی فکری و نظری در عرصه سیاسی کشور مواجه هستیم. بخش زیادی از بدنه سیاسی کشور در وضعیت دهه ۱۹۹۰ زیست می‌کند که جنگ سرد حاکم بود و روابط بین کشور‌ها از یک الگوی رمانتیک پیروی می‌کرد. اما امروز قطعا در رئالیسم کلاسیک و به نوعی مدل جنگل از روابط بین کشور‌ها به سر می‌بریم و اگر این را درک نکنیم، امکان نقش‌آفرینی درست و بهره‌بردن از فرصت را از دست خواهیم داد.

از نقد کردن دارایی‌های بین‌المللی خود ناتوانیم

استاد معارف اسلامی و علوم سیاسی، ناتوانی در نقد کردن سرمایه‌های بین‌المللی را مشکل دیگر پیش‌روی ایران دانست و افزود: به طور مثال ایران در جنگ اوکراین اثرگذار بود، اما آیا از این درگیری توانست آورده‌ای بدست بیاورد؟ یا به عنوان مثال دیگر، در جنگ اخیر یا فعال شدن مکانیسم ماشه، این یک استثناء تاریخی است که دو کشور از اعضای دائمی، مسئله‌ای که ارتباط مستقیمی به کشور خودشان ندارد را وتو کنند. فراموش نکنیم که در مورد اسنپ‌بک، چین و روسیه به نفع ایران عمل کردند؛ بنابراین می‌توان گفت ایران در تقابل اخیر با آمریکا و اسرائیل و در مسئله تحریم‌ها، موفق بیرون آمد، اما آیا توانست از این فرصت به خوبی استفاده کند؟ به نظر من اینطور نبوده است.

باید ادبیات محافظه‌کارانه را کنار بگذاریم

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) ادامه داد: مسئله قابل نقد دیگر اینکه ادبیات الهی سیاسی ما یک ادبیات به شدت شعاری است و پیوست عملیاتی و اجرایی در بسیاری از موارد ندارد؛ وضعیت به شدت محافظه‌کارانه‌ای هم دارد و بسیاری از اظهارنظر‌ها خیلی کلی است. به طور مثال در لبنان، ایران اگر نفر اول اثرگذار بر تحولات این کشور نباشد، حتما نفر دوم هست. در این کشور طبق نظرسنجی‌ها مردم لبنان معتقدند ارتش توان حفظ تمامیت ارضی این کشور را ندارد و ۵۸ درصد مردم مخالف خلع سلاح حزب‌الله هستند که به روشنی با ایران همکاری می‌کند. اما ادبیات سیاسی مقامات ایرانی در این خصوص چیست؟ اینطور مطرح می‌شود که هیچ تمایلی برای مداخله نداریم و برخلاف ما آمریکایی‌ها به شدت و با صراحت در حال مداخله و تلاش برای کسب منافع خودشان هستند. من موافق شعار دادن نیستم ولی این ادبیات محافظه کارانه نیز مناسب نیست.

برای اثرگذاری ایران در نظم جدید جهانی چه باید کرد؟

وی در پاسخ به اینکه برای بهبود نقش‌آفرینی ایران در نظم جدید جهانی چه باید کرد، گفت: ساختار قدرت در ایران زیاد توزیع شده است و باید بپذیریم که به تمرکز قدرت نیاز داریم. البته من با «بناپارتیسم» مخالفم و معتقد نیستم به یک ناپلئون جدید نیاز داریم ولی ساختار تصمیم‌گیری باید چابک و متمرکز‌تر شود. نکته دیگر مسئله عقب ماندگی فکری است که بخشی از آن مسئله دانشگاه است ما در علوم انسانی گرفتار یک رادیکالیسم هستیم که مربوط به چهار دهه پیش است و باید اصلاح شود. چرا دانشجوی جهانی نسبت به مسئله فلسطین عکس العمل بیشتری نسبت به دانشجوی ایرانی نشان می‌دهد؟ این یعنی در دانشگاه فکر جدید تزریق نشده است. مسئله بعدی اینکه مدیران سیاسی ما بدنه پیری دارند و برخی از آنها در دهه هشتم فعالیت سیاسی خود هستند که با اینها نمی‌شود کار کرد و امکان نوآوری را فراهم نمی‌کند. خلاقیت و ریسک پذیری متعلق به نسل جوان است و بدون این خاصیت امکان نقدپذیری سرمایه‌های جمهوری اسلامی فراهم نمی‌شود. عدم جابه‌جایی کنشگران سیاسی ما را به سمت خوبی نمی‌برد.

انتهای پیام/

ارسال نظر