صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

دانشگاه

فرهنگ‌

علم

سیاست و جهان

اقتصاد

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

همدان

هرمزگان

یزد

پخش زنده

۰۸:۱۸ | ۲۲ / ۰۹ /۱۴۰۴
| |

بازطراحی دودکش‌های صنعتی، هوا را نجات می‌دهد

راه نجات هوا لزوما از مسیر تعطیلی صنعت نمی‌گذرد؛ بلکه باید در همان جایی که آلودگی زاده می‌شود، سازوکار تولید را دوباره طراحی کرد. در بسیاری از شهر‌های صنعتی، دودکش‌ها سال‌ها نشانه تعارض میان توسعه اقتصادی و سلامت عمومی بوده‌اند؛ سازه‌هایی که حضورشان با آلودگی و تیرگی هوا گره خورده است. با این حال، تجربه اخیر شهر‌هایی مانند روتردام و اسلو مسیر متفاوتی را پیش روی سیاست‌گذاری محیط زیستی قرار می‌دهد. در این شهرها، به جای خاموش کردن یا جابه‌جایی صنایع، فرآیند‌های تولید بازطراحی شده‌اند و همان دودکش‌ها، اکنون به نقاط مداخله برای مهار کربن و بهبود کیفیت هوا تبدیل شده‌اند.
کد خبر : 1018006

در تجربه بسیاری از شهر‌های صنعتی، دودکش‌ها همواره نماد تضاد میان رشد اقتصادی و سلامت عمومی بوده‌اند؛ سازه‌هایی که هوا را تیره می‌کردند و خاطره‌ای جمعی از آلودگی می‌ساختند. اما در سال‌های اخیر نمونه شهر‌هایی در اروپا ظاهر شده‌اند که این تصویر را دگرگون می‌کنند.

این شهر‌ها به جای آنکه صنعت را از شهر بیرون بیندازند، روش تولید را بازنویسی کرده‌اند؛ و این تغییر، معنای تازه‌ای برای نسبت میان صنعت و هوای پاک ایجاد کرده است.

در این مسیر، پرسش آن است که اگر ریشه آلودگی در فرآیند تولید است، آیا با تغییر این فرآیند، می‌توان صنعت را از فهرست عوامل مخرب حذف کرد؟ 

بندر روتردام؛ ذخیره کربن زیر دریا جای دودکش را می‌گیرد

روتردام، بزرگ‌ترین بندر اروپا، سال‌ها به عنوان یکی از گسترده‌ترین مناطق صنعتی قاره شناخته می‌شد؛ جایی که تراکم پالایشگاه‌ها و صنایع سنگین، آلودگی را به پیامدی محتوم بدل می‌کرد. اما در سال‌های اخیر یک تغییر مهم در این منطقه آغاز شده است، به نام پروژه پورتوس (Porthos Project).

به گزارش وبگاه رسمی این پروژه، هدف آن است که دی اکسید کربن ناشی از صنایع مختلف جمع‌آوری شود، از طریق شبکه لوله‌گذاری منتقل گردد و در نهایت در مخزن‌های طبیعی خالی زیر دریای شمال ذخیره شود. این پروژه قرار است سالانه حدود دو و نیم میلیون تن دی اکسید کربن را از چرخه انتشار خارج کند. این عدد به معنای آن است که بخشی از آلودگی که تا دیروز وارد هوا می‌شد، امروز در عمق زمین دفن می‌شود.

شرکت (Air Liquide) که از شرکای این طرح است، مدعی است این فرآیند در صورت بازطراحی درست، می‌تواند نقش فعال در کاهش انتشار آلودگی داشته باشد.

بازطراحی صنعت، هزینه اقتصادی و اجتماعی کمتری نسبت به انتقال یا تعطیل کردن آن دارد. شهر‌هایی که بر ستون‌های صنعتی بنا شده‌اند اگر ناگهان این بخش را خاموش کنند، با بحران بیکاری و رکود مواجه می‌شوند. اما تغییر فناوری این بخش، امکان بقا را با پایداری پیوند می‌دهد

گام دیگری که روتردام را به یک آزمایشگاه بزرگ مهندسی کربن تبدیل کرده، پروژه شرکت (ExxonMobil) است. این شرکت اعلام کرده است که از سال ۲۰۲۶ فناوری جذب کربن را در یکی از تاسیسات خود اجرا می‌کند و انتظار دارد بتواند بیش از ۹۰ درصد دی اکسید کربن خروجی همان بخش را جذب کند. این اقدام یکی از «پیشرفته‌ترین آزمایش‌های میدانی جذب کربن در اروپا» محسوب می‌شود.
 
تحول روتردام تنها تغییر یک تجهیز یا نصب یک ماشین جدید نیست. این شهر در حال تغییر نگاه به صنعت است. تا دیروز دودکش نشانه آلودگی بود؛ امروز همان دودکش با فناوری تازه، نقطه‌ای است که چرخه کربن از هم می‌گسلد و دوباره به زمین بازمی‌گردد. این تجربه به ما می‌گوید که صنعت اگر بازفهمی شود، می‌تواند به جای منبع بحران، بخشی از راه‌حل شود.

اسلو؛ تجربه یک زباله‌سوز که کربن را پس می‌دهد

اسلو، پایتخت نروژ، به اندازه روتردام مرکز پالایشگاه‌ها و صنایع سنگین نیست. اما یک منبع مهم انتشار دارد که سال‌ها سهم بزرگی در ردپای کربنی شهر داشت؛ تاسیسات زباله‌سوزی. این واحد نه تنها نقش مهمی در مدیریت زباله‌ها دارد، بلکه حجم قابل توجهی دی اکسید کربن تولید می‌کند. راه حل اسلو، اما حذف این تاسیسات نیست؛ بلکه بازطراحی آن است.

این تاسیسات قرار است به یکی از نخستین زباله‌سوز‌های جهان مجهز به سیستم کامل جذب و ذخیره کربن تبدیل شود. این پروژه که از طریق همکاری میان دولت محلی و بخش خصوصی پیش می‌رود، می‌تواند سالانه صد‌ها هزار تن از دی اکسید کربن تولید شده را جذب و وارد چرخه ذخیره سازی کند.

در گزارشی از وبگاه (CCS Norway)، این پروژه یک نقطه عطف در مسیر کاهش انتشار توصیف شده است و نشان می‌دهد که حتی تاسیساتی که در نگاه اول کوچک‌تر یا کم اهمیت‌تر از صنایع سنگین به نظر می‌رسند، می‌توانند نقش بنیادین در بهبود کیفیت هوا داشته باشند.

اسلو با این مسیر نشان می‌دهد که بازطراحی صنعت تنها مختص پالایشگاه‌ها یا کارخانه‌های بزرگ نیست. شهر‌های کوچک‌تر نیز می‌توانند با بازنویسی سازوکار تولید، سهم قابل توجهی در کاهش انتشار داشته باشند.

چرا بازطراحی صنعت به جای تعطیل کردن آن اهمیت دارد؟

تجربه روتردام و اسلو سه حقیقت مهم را روشن می‌کند.

نخست آنکه بازطراحی صنعت، هزینه اقتصادی و اجتماعی کمتری نسبت به انتقال یا تعطیل کردن آن دارد. شهر‌هایی که بر ستون‌های صنعتی بنا شده‌اند اگر ناگهان این بخش را خاموش کنند، با بحران بیکاری و رکود مواجه می‌شوند. اما تغییر فناوری این بخش، امکان بقا را با پایداری پیوند می‌دهد.

دوم آنکه بازطراحی، آلودگی را در همان نقطه تولید مهار می‌کند. این روش برخلاف سیاست‌هایی که آلودگی را تنها جابه‌جا می‌کنند، با منبع اصلی مواجه می‌شود و چرخه انتشار را در همان نقطه می‌شکند.

سوم آن‌که فناوری جذب و ذخیره کربن، اکنون به سطح بلوغ نسبی رسیده و می‌تواند به عنوان ابزار واقعی کاهش انتشار عمل کند. گزارش‌های موجود نشان می‌دهند که این فناوری دیگر صرفا یک طرح آزمایشگاهی نیست، بلکه در مقیاس صنعتی قابل اجرا است.

در نگاه عمومی، دودکش‌ها و کارخانه‌ها همواره نماد بحران بوده‌اند. اما تجربه اروپا نشان می‌دهد که این تصویر می‌تواند وارونه شود. صنعت اگر بازفهمی و بازطراحی شود، می‌تواند همان‌قدر که در گذشته در آلودگی نقش داشته، در آینده در پاکسازی نقش ایفا کند.

روتردام و اسلو هر دو از یک منطق پیروی می‌کنند؛ به جای آنکه برای نجات هوا صنعت را حذف کنیم، باید آن را تغییر دهیم. این تغییر نه ساده است و نه سریع، اما از دل همین تغییر است که شهر‌ها می‌توانند بدون قربانی کردن اقتصاد، به استاندارد‌های پایدار نزدیک شوند.

پیام این دو تجربه روشن است، سیاست‌گذاری محیط زیستی تنها در ممنوعیت یا محدودیت خلاصه نمی‌شود.

انتهای پیام/

فهیمه سنجری
ارسال نظر