قیمت سکه برابر با حقوق یکسال کارگری؛ آینهای از شکاف درآمد و سرمایه در ایران ۱۴۰۴
به گزارش خبرگزاری آنا، افزایش بهای طلا در ماههای پایانی سال ۱۴۰۴، تصویر تازهای از وضعیت معیشت اقشار کارگری در برابر تورم و نوسان بازار سرمایه ترسیم کرده است. در هفتههای اخیر، قیمت سکه تمام بهار آزادی به محدودهی ۱۳۳ میلیون تومان رسیده؛ رقمی که در مقایسه با درآمد مصوب کارگران ـ یعنی ۱۰ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان در ماه ـ تناسبی نامتوازن و بهنوعی نمادین از وضعیت اقتصادی کشور را نشان میدهد. بر پایهٔ محاسبات آماری، یک کارگر باید بیش از سیزده ماه حقوق خود را بهطور کامل و بدون هیچ هزینهای پسانداز کند تا بتواند تنها یک سکه طلا تهیه کند؛ محاسبهای که بهروشنی گویای عمق فاصله میان درآمد و هزینههای واقعی زندگی در ایران است.
واقعیت این است که برای اکثریت کارگران، که بخش عمده حقوق خود را صرف اجاره، خوراک، حملونقل و ضروریات روزمره میکنند، امکان پسانداز قابل توجه تقریباً وجود ندارد. اگر فرض شود فردی با کار ثابت بتواند ماهانه تنها یک میلیون تومان از حقوق خود را کنار بگذارد، خرید یک سکه در شرایط کنونی به حدود ۹ سال انتظار مداوم نیاز دارد؛ رقمی که از دید اقتصادی تقریباً غیرواقعی است، زیرا در این فاصله، قیمت طلا نیز با نرخ تورم سالانه رشد خواهد کرد و سکهای که امروز ۱۳۳ میلیون تومان است، احتمالاً چند برابر خواهد شد. حتی در خوشبینانهترین حالت، با پسانداز دو میلیون تومان در ماه، دستیابی به سرمایهٔ اولیهٔ خرید سکه بیش از ۴ سال و نیم زمان میطلبد؛ آن هم به فرض ثبات قیمتها، که در اقتصاد تورمی ایران بسیار بعید است.
تناقض میان درآمد و ارزش داراییهای سرمایهای
این تناقض میان درآمد و ارزش داراییهای سرمایهای همچون طلا، از سالهای پیش رو به شکل ملموستری خود را نشان داده است. تا چند سال پیش، خرید طلا و سکه برای طبقهٔ کارگر و کارمند، راهی برای حفظ ارزش پول و پسانداز محسوب میشد. اما امروز با جهشهای پیدرپی در بازار ارز و روند صعودی قیمت طلا، این ابزار سمبلیکِ «امنیت اقتصادی» عملاً از دسترس بخش بزرگی از نیروی کار خارج شده است. دادههای مقایسهای نشان میدهد که قیمت سکه از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ بیش از ده برابر رشد داشته، در حالی که میزان حداقل دستمزد فقط حدود سه برابر شده است. این شکاف فزاینده نه تنها در اعداد و جداول اقتصادی مشهود است، بلکه در زندگی واقعی مردم به شکل کاهش قدرت انتخاب، درآمد ناکافی و احساس بیثباتی مالی جلوهگر شده است.
در چنین شرایطی، طلا دیگر فقط یک فلز گرانبها نیست؛ به نماد «دور از دسترس بودن آیندهٔ مالی» تبدیل شده است. کارگرانی که پیشتر با چند ماه پسانداز میتوانستند نیمسکه یا ربعسکهای بخرند، امروز برای همان مقدار باید سالها انتظار بکشند. پیامد روانی این وضعیت نیز قابل چشمپوشی نیست؛ بخش بزرگی از جامعه احساس میکند فرصت ثبات مالی یا حتی پسانداز ساده را از دست داده است، و این حس ناامنی اقتصادی بر تصمیمهای اجتماعی و خانوادگی آنها نیز اثر میگذارد — از ازدواج و فرزندآوری گرفته تا مهاجرت و تغییر شغل.
کاهش خرید مردم با کاهش ارزش دارایی ها
افزایش قیمت سکه و کاهش نسبی قدرت خرید، همچنین بازتابی از وضعیت کلی تورم و سیاستهای اقتصادی کشور است. کارشناسان معتقدند وقتی داراییهایی مانند طلا با شتابی بسیار بیش از رشد دستمزد بالا میروند، نشانهی روشنتری از شکاف طبقاتی و ضعف سیاستهای جبران قدرت خرید در نظام دستمزدهاست. در واقع، فاصلهٔ میان بازار سرمایه و بازار کار هرچه بیشتر شود، بیاعتمادی نسبت به ارزش پول ملی نیز عمیقتر خواهد شد. دیگر کسی با درآمد کارگری نمیتواند به سادگی از تورم فرار کند یا با خرید طلا، ارزش پول خود را حفظ نماید؛ زیرا طلا هر روز از جلوی چشمان او دورتر میشود.
به گزارش آنا، در پایان، میتوان گفت نسبت درآمد کارگر سال ۱۴۰۴ با قیمت سکه، فقط یک عدد نیست؛ نمادی است از روند کاهش ظرفیت مالی طبقات کمدرآمد، از شکاف میان زندگی واقعی و بازار، و از تغییری بنیادین در ادراک مردم نسبت به دارایی و پسانداز. سکهای که با بیش از یک سال حقوق کارگری قابل خرید است، تصویر کوچکی از واقعیت بزرگتری است که جامعهی امروز با آن روبهروست؛ فاصلهای میان تلاش روزانه و دسترسی به امنیت اقتصادی، فاصلهای میان کار و آینده.
انتهای پیام/