انرژی، امنیت و مرزها؛ ۳ محرک اصلی برای همکاری ایران و ترکیه
به گزارش خبرگزاری آنا، ترکیه و ایران در لحظهای حساس از تاریخ منطقه، در حال بازتعریف رابطهای هستند که سالها زیر سایه تحولات ژئوپلیتیک، فشارهای بیرونی و بحرانهای امنیتی قرار داشته است. در چند روز گذشته نیز هاکان فیدان در تهران با مقامهای ارشد جمهوری اسلامی گفتوگو کرد و آنچه این دیدار را برجسته میکند، نه صرفاً نوع مباحث، بلکه زمان وقوع آن است؛ زمانی که منطقه از مدیترانه تا خلیج فارس با بیثباتیهایی مواجه است که هر لحظه میتواند موازنهها را تغییر دهد. در چنین شرایطی، آنکارا و تهران عملاً به این جمعبندی میرسند که همکاری نزدیکتر نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی راهبردی است.
چرا همکاری آنکارا و تهران ضروری است؟
در مرزهای شرقی ترکیه و غرب ایران، تحولات روزانه نشان میدهد همکاری مرزی میان دو کشور از سطح «تعامل اداری» گذشته و به یک پروژه امنیتی ـ اقتصادی تمامعیار تبدیل شده است. هر دو طرف هماکنون در حال تقویت گذرگاهها، افزایش ظرفیت گمرکی و هماهنگی امنیتی هستند؛ زیرا خوب میدانند که هر کامیونی که بدون توقفهای فرساینده رد میشود و هر محمولهای که با سرعت بیشتر از مرز عبور میکند، بهطور مستقیم به رشد تجارت و کاهش هزینههای امنیتی کمک میکند. ترکیه امروز با بحرانهای اقتصادی پیچیده روبهروست و به هر فرصتی برای افزایش صادرات و تثبیت ترانزیت نیاز دارد؛ ایران نیز با نگاه به شرق و پروژههای کریدوری، در تلاش است نقش منطقهای خود را تثبیت کند. این دو مسیر اکنون در مرزهای مشترک، به یکدیگر گره میخورند.
در حوزه انرژی، هر روز نشان میدهد که چرا ایران برای ترکیه صرفاً یک «فروشنده گاز» نیست، بلکه یک تضمینکننده امنیت انرژی است. ترکیه اکنون وابستگیهای انرژی خود را بازنگری میکند، زیرا فشار جنگ اوکراین، نوسانات بازار جهانی و رقابت قدرتها ساختار قدیمی امنیت انرژی آن را سست کرده است. به همین دلیل، تمدید قراردادهای گازی با ایران برای آنکارا به موضوعی حیاتی تبدیل شده است. ایران اکنون تنها کشوری است که ترکیه میتواند از طریق یک مسیر کوتاه، امن و کمهزینه به گاز آن دسترسی پیدا کند. علاوه بر گاز، امکان توسعه صادرات برق، فرآوردههای پتروشیمی و حتی شکلگیری پروژههای مشترک انرژی در مناطق مرزی، این رابطه را به نقطهای رسانده که میتواند بهسرعت از سطح «همکاری معمول» به «شراکت راهبردی» عبور کند.
سیاست منطقهای و بایستههای همکاری دو کشور
در میدان سیاست منطقهای، تحولات بهگونهای پیش میرود که ایران و ترکیه بیش از هر زمان دیگری باید هماهنگ عمل کنند. جنگ غزه، فشار بر محور مقاومت، حملات اسرائیل در منطقه، تحرکات آمریکا در عراق و سوریه و تغییر موازنهها در قفقاز، همگی شرایطی ایجاد کردهاند که در آن دو کشور ناچارند هر روز مواضع یکدیگر را بیشتر درک کنند. امروز تهران و آنکارا در موضوعات مهم منطقهای اختلاف دارند، اما این اختلافات زیر سایه این واقعیت قرار گرفته که بیثباتی در یکی، بهسرعت امنیت دیگری را تهدید میکند. همین درک مشترک باعث شده گفتوگوهای سیاسی اکنون عمق بیشتری بگیرد و طرفین بهجای رقابت مستقیم، روی مدیریت تهدیدهای مشترک تمرکز کنند.
موضوع هستهای ایران نیز اکنون یکی از محورهای حساس گفتوگوست. ترکیه بهطور علنی با تحریمهای یکجانبه علیه ایران مخالف است و این موضع را بهصورت رسمی و فعال دنبال میکند. آنکارا اکنون این پیام را میدهد که راهحل اختلافات هستهای از مسیر مذاکره و سازوکارهای بینالمللی میگذرد، نه از مسیر فشار و تهدید. این موضع برای ایران اهمیت ویژهای دارد، بهویژه اکنون که کشورهای غربی مجدداً بحث اسنپبک را فعال کردهاند. حمایت سیاسی ترکیه، در چنین شرایطی وزن ژئوپلیتیک ایران را افزایش میدهد و فضای مانور تهران را گستردهتر میکند.
در واقع، آنچه امروز میان ایران و ترکیه میگذرد، فقط مجموعهای از مذاکرات دوجانبه نیست؛ بلکه بازچینش یک معادله بزرگتر در منطقه است. هر دو کشور متوجه شدهاند که امنیت، انرژی، تجارت و سیاست منطقهای، شبکهای بههمپیوسته است. اگر یکی از حلقهها آسیب ببیند، کل شبکه فرو میریزد. به همین دلیل، همکاری تهران و آنکارا اکنون نهتنها یک ضرورت، بلکه یک سرمایه استراتژیک برای هر دو طرف به شمار میرود.
امروز این همکاری از سطح تاکتیکی فراتر رفته و به سطحی رسیده که میتواند شکلبخش آینده منطقه باشد. اگر این روند ادامه پیدا کند، ایران نقش خود را بهعنوان یک قدرت ژئوپلیتیک تثبیت میکند و ترکیه نیز میتواند جایگاه ترانزیتی و سیاسی خود را تقویت کند. این رابطه اکنون در لحظهای قرار دارد که میتواند به یک «الگوی موفق همکاری میان دو کشور همسایه» تبدیل شود؛ الگویی که در زمانی پرتنش و بحرانی، بر اساس واقعگرایی، منافع مشترک و درک عمیق از ضرورتهای امنیتی ساخته میشود.
انتهای پیام/