معاون استاندار تهران چه گفت و دادهها چه نشان میدهند؟/ منشا آلودگی هوای تهران چیست؟
به گزارش خبرگزاری آنا، آلودگی هوا در تهران سالهاست که به یکی از مهمترین بحرانهای زیستمحیطی و سلامت عمومی تبدیل شده و هر ساله با شروع فصل سرد شدت بیشتری پیدا میکند. مدیریت این وضعیت نیازمند تحلیلهای دقیق و تصمیمگیری مبتنی بر داده است، اما گاهی اوقات اظهاراتی از سوی مسئولان مطرح میشود که با واقعیتهای آماری همخوانی ندارد.
بهتازگی معاون استاندار تهران اعلام کرده است که «۸۲ درصد آلودگی هوای تهران ناشی از خودروها و موتورسیکلتهاست»؛ عددی که در نگاه اول بسیار بزرگ و هشداردهنده است اما بررسی دادههای رسمی نشان میدهد این ادعا دقیق نیست و در ارائه تصویر واقعی از منابع آلاینده دچار خطا شده است.
بر اساس آمار موجود، سهم منابع مختلف آلایندگی در تهران بهطور قابل توجهی متفاوت از این ادعاست. کامیونها با ۲۳.۴۶درصد درصدر منابع آلاینده قرار دارند و پس از آن اتوبوسهای بخش خصوصی با ۱۸.۲۵درصد و اتوبوسهای شهری با ۱۲.۶۶درصد سهم دارند. موتورسیکلتها ۱۰.۵۲درصد و صنایع ۱۰.۷درصد از آلودگی را تولید میکنند.
در مراتب پایینتر، مینیبوسها ۴.۲۱درصد، خودروهای سواری تنها ۴درصد، وانتبارها ۳.۷درصد و خودروهای سنگین تندرو ۳.۴درصد سهم دارند. نیروگاه تهران ۲.۴درصد و نیروگاه بعثت ۱.۵درصد از آلودگی را تشکیل میدهند. مجموع این دادهها بهوضوح نشان میدهد که اصلیترین منابع آلودگی، ناوگان حملونقل سنگین و فرسوده هستند؛ نه خودروهای سواری مردم.
با مقایسه این آمار با ادعای معاون استاندار تهران روشن میشود که این عدد ۸۲درصدی نوعی تجمیع نادرست منابع است. در این ادعا، تمام وسایل نقلیه – از کامیونهای دیزلی فرسوده تا خودروهای سواری کممصرف – در یک گروه قرار داده شدهاند، در حالی که سهم و ماهیت آلایندگی آنها کاملاً متفاوت است.
خودروهای سواری که فقط ۴درصد سهم دارند نمیتوانند در کنار کامیونها و اتوبوسهای فرسوده قرار بگیرند و بخشی از یک عدد ۸۲درصدی قلمداد شوند. این نوع ترکیب دادهها بیشتر جنبه رسانهای و کلیگویی دارد تا تحلیل علمی و تخصصی. علاوه بر این، نادیده گرفتن نقش صنایع و نیروگاهها که مجموعاً حدود ۱۵درصد از آلودگی را تولید میکنند، تصویر را ناقص و گمراهکننده میسازد.
بزرگترین ایراد وارد به صحبت معاون استاندار این است که چنین اظهاراتی میتواند مسیر سیاستگذاری را منحرف کند. وقتی علت آلودگی به اشتباه متوجه خودروهای سواری مردم شمرده میشود، توجه از مهمترین عوامل یعنی ناوگان سنگین فرسوده، کیفیت پایین سوخت، صنایع آلاینده و ضعف نظارت ساختاری برداشته میشود. در نتیجه تصمیمها به جای آنکه معطوف به اصلاحات کلیدی و پراثر باشد، به سمت اقدامات سطحی و مقطعی مانند محدودیت بر خودروهای شخصی میرود؛ در حالی که این گروه کمترین سهم واقعی را در آلودگی دارند.
در نهایت، اگر هدف کاهش پایدار آلودگی باشد، تمرکز باید بر نوسازی ناوگان سنگین، ارتقای استاندارد سوخت، کنترل جدی صنایع، و الزام وسایل نقلیه سنگین به معاینه فنی باشد.
ارائه اعداد غیرواقعی نه تنها به حل مشکل کمکی نمیکند، بلکه مانع شناسایی دقیق منشأ آلودگی و اجرای سیاستهای درست میشود. برای مواجهه با بحران آلودگی تهران، لازم است تحلیلها مبتنی بر شفافیت، تفکیک دقیق منابع و دوری از بزرگنماییهای غیرعلمی باشد.
انتهای پیام/