صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

دانشگاه

فرهنگ‌

علم

سیاست و جهان

اقتصاد

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

همدان

هرمزگان

یزد

پخش زنده

۱۰:۱۵ | ۲۶ / ۰۸ /۱۴۰۴
| |

GIZ و سیاست انرژی آلمان در خاورمیانه | انتقال فناوری یا نفوذ سبز؟

پروژه‌های آژانس همکاری بین‌المللی آلمان GIZ را می‌توان بخشی از «قدرت نرم سبز» این کشور دانست. انتقال فناوری‌های نو، این آلمان را به تأمین‌کننده اصلی هیدروژن اروپا تبدیل کرده، در حالی که کشور‌های خاورمیانه را به منابع ارزان‌قیمت انرژی بدل می‌سازد. منتقدان این روند را «استعمار سبز» می‌نامند، چراکه منابع محلی مانند آب و زمین برای صادرات استفاده می‌شوند، در حالی که سود آن برای جوامع بومی اندک است.
کد خبر : 1012492

به گزارش خبرگزاری آنا، آژانس همکاری بین‌المللی آلمان (GIZ) به‌عنوان مجری اصلی سیاست‌های توسعه‌ای این کشور، نقش مهمی در اجرای الگوی «گذار انرژی» آلمان ایفا می‌کند. این الگو بر گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی تمرکز دارد و از سال ۲۰۱۰ تاکنون حدود ۲۸۰ میلیارد یورو سرمایه‌گذاری جذب کرده است. اما سوالاتی درباره هدف اصلی اجرای این سیاست در کشور‌های ضعیف و منافع آن برای آلمان وجود دارد.

در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، GIZ با همکاری بانک توسعه آلمان (KfW) که در سال ۲۰۲۳ حدود ۱.۳ میلیارد یورو برای این منطقه اختصاص داد، در پروژه‌های انرژی خورشیدی و هیدروژن سبز سرمایه‌گذاری کرده است. طرح‌هایی مانند «قدرت به گاز» یا همان Power-to-X که انرژی تجدیدپذیر را به هیدروژن و سوخت‌های مشتق از آن تبدیل می‌کند، نماد این سیاست هستند. اما پرسش اصلی این است: آیا این پروژه‌ها در کشور‌های اردن، مراکش و مصر واقعاً به انتقال فناوری و رشد توان داخلی منجر می‌شوند، یا بیشتر ابزاری برای نفوذ سبز آلمان و تأمین انرژی ارزان برای گذار انرژی در اروپا هستند؟

گزارش‌های رسمی GIZ و نقد‌های گروه‌هایی مانند گرین‌پیس نشان می‌دهد که هر دو جنبه وجود دارد، اما به نظر می‌رسد رویکرد صادراتی غالب است، به‌ویژه با تمرکز بر صادرات هیدروژن به اروپا.

اردن: چالش‌های هیدروژن سبز در بیابان

اردن با تابش خورشید بالا و باد‌های مناسب، ظرفیت زیادی برای تولید انرژی‌های تجدیدپذیر دارد، اما وابستگی ۶۸ درصدی آن به گاز وارداتی، این کشور را آسیب‌پذیر کرده است. GIZ در قالب برنامه توسعه پروژه‌ها (PDP) و تحلیل زنجیره ارزش هیدروژن سبز و آمونیاک، بر ایجاد ظرفیت بومی تمرکز دارد. در «راهبرد ملی هیدروژن سبز اردن» (۲۰۲۳) هدف تولید ۶۰۰ هزار تن هیدروژن تا سال ۲۰۳۰ و صادرات ۵۰۰ هزار تن از آن تعیین شده است. GIZ در این مسیر نقش مشاور در مدل‌سازی نظام انرژی و جذب سرمایه را دارد.

پروژه‌های مهم شامل استفاده از الکترولیزر‌ها در صنایع کودسازی و پالایشگاه‌ها است تا هیدروژن خاکستری با نوع سبز جایگزین شود. همکاری GIZ با KfW از طریق صندوق PtX و طرح «هیدروژن جهانی» (H۲ Global) نیز هزینه تولید هر کیلوگرم هیدروژن را کاهش داده است. با این حال، چالش‌هایی مانند کمبود آب و ضعف زیرساخت برق همچنان پابرجاست. طبق بررسی‌ها، ۷۳ درصد از فعالان صنعت، هزینه بالا را مانع اصلی توسعه می‌دانند. هرچند پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰ حدود ۶۵ هزار فرصت شغلی ایجاد شود، اما تمرکز زیاد بر صادرات، منافع داخلی را محدود می‌کند.

مراکش: الگوی صادراتی انرژی سبز

مراکش که قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ نیمی از انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کند، از مهم‌ترین شرکای آلمان در این حوزه است. پروژه مشترک GIZ و وزارت انتقال انرژی مراکش از سال ۲۰۲۰ با هدف توسعه هیدروژن سبز و آماده‌سازی بستر قانونی اجرای آن آغاز شده است. کارخانه مرجع تولید هیدروژن در جنوب آگادیر، با ظرفیت ۲۰۰ مگاوات انرژی خورشیدی و بادی، قرار است از سال ۲۰۲۶ سالانه ۱۰ هزار تن هیدروژن تولید کند. بانک توسعه آلمان (KfW) نیز با ۳۰۰ میلیون یورو کمک مالی و وام از طریق وزارت توسعه آلمان (BMZ)، این پروژه را پشتیبانی می‌کند.

با وجود این پیشرفت‌ها، انتقاد‌هایی درباره مصرف بالای آب در فرآیند نمک‌زدایی و تخصیص زمین‌های گسترده برای تولید سوخت صادراتی مطرح شده است. منتقدان می‌گویند چنین طرح‌هایی خطر حفظ وابستگی اقتصادی و آسیب به محیط‌زیست را افزایش می‌دهد.

مصر: گسترش خورشیدی و مرکز هیدروژن منطقه

مصر با ظرفیت بالای انرژی خورشیدی و بادی، به‌عنوان یکی از محور‌های اصلی پروژه‌های انرژی پاک در منطقه شناخته می‌شود. GIZ بیش از ۱۵ سال است که در همکاری با دولت مصر و سازمان انرژی‌های نو (NREA) فعالیت دارد و در توسعه پروژه‌هایی مانند نیروگاه خورشیدی بنبان و مزرعه بادی رأس غارب نقش داشته است.
در حوزه هیدروژن سبز، هدف اصلی جایگزینی سوخت‌های فسیلی در صنایع و صادرات انرژی به اروپاست. با وجود رشد این پروژه‌ها، قطع برق در برخی مناطق و تداوم استفاده از سوخت‌های سنگین نشان می‌دهد که اولویت همچنان صادرات است، نه مصرف داخلی.

تحلیل: گذار انرژی یا نفوذ سبز؟

پروژه‌های GIZ را می‌توان بخشی از «قدرت نرم سبز» آلمان دانست. انتقال فناوری‌های نو، این کشور را به تأمین‌کننده اصلی هیدروژن اروپا تبدیل کرده، در حالی که کشور‌های منطقه را به منابع ارزان‌قیمت انرژی بدل می‌سازد. منتقدان این روند را «استعمار سبز» می‌نامند، چراکه منابع محلی مانند آب و زمین برای صادرات استفاده می‌شوند، در حالی که سود آن برای جوامع بومی اندک است.

با این حال، GIZ از طریق همکاری‌های بخش خصوصی و طرح‌های مشترک، به ایجاد اشتغال و توسعه برخی صنایع کمک کرده است. ولی به گفته کارشناسان، سیاست‌های کمک‌رسانی آلمان بیش از آنکه در خدمت توسعه محلی باشد، در جهت تأمین امنیت انرژی اروپا عمل می‌کند.

جمع‌بندی

پروژه‌های GIZ در اردن، مراکش و مصر نشان‌دهنده ظرفیت بالای همکاری فناورانه در زمینه انرژی پاک هستند، اما در عمل بیشتر در خدمت منافع انرژی آلمان و اروپا قرار گرفته‌اند. برای آنکه این طرح‌ها به همکاری واقعی تبدیل شوند، لازم است بودجه‌ها بیشتر به توسعه زیرساخت‌های محلی مانند ذخیره آب و توان تولید داخلی اختصاص یابد و قرارداد‌ها شفاف‌تر و عادلانه‌تر تنظیم شوند. در غیر این صورت، سیاست «گذار سبز» ممکن است به افزایش نابرابری و تنش در منطقه خاورمیانه منجر شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر