صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

دانشگاه

فرهنگ‌

علم

سیاست و جهان

اقتصاد

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

همدان

هرمزگان

یزد

پخش زنده

۰۸:۰۰ | ۲۴ / ۰۸ /۱۴۰۴
| |
این راه را امتحان کنید؛

دل کودک، کوتاه‌ترین راه تا باران

در خاطره‌ای شیرین از دوران کودکی، مرحوم آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی از نیایش ساده‌ای می‌گوید که آسمان شیراز را بارانی کرد؛ چون ایمان کودک، محاسبه نمی‌داند، فقط باور دارد.
کد خبر : 1011712

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، در روزگاری که آسمان‌ها گاه از باریدن بازمی‌مانند، شاید نخستین واکنش ما جست‌و‌جو در گزارش‌های هواشناسی باشد؛ اما در زاویه نگاه اهل دل، علت کم‌بارانی نه در گردش باد‌ها که در تربیت الهی انسان‌هاست. مرحوم آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی از اساتید اخلاق با نگاهی تربیتی و لطیف، رفتار خداوند با جوامع مؤمن و غیرمؤمن را تفاوتی مبتنی بر رابطه پدرانه الهی می‌داند؛ رابطه‌ای که در آن «تنبیه و تشویق»، نشانه حضور و مراقبت است.

وی در توضیح این مفهوم تمثیلی ساده و گویا به کار می‌برد: کودکی که در مدرسه تربیت قرار دارد، اگر تکلیفش را درست انجام ندهد، مورد توجه و گاه مؤاخذه معلم یا پدر قرار می‌گیرد؛ ولی کودکی که سرپرستی ندارد، کسی از او نمی‌پرسد چه کرده و چه نکرده است. جامعه مؤمن، همان کودک برخوردار از پدر است؛ هر کوتاهی در وظیفه بی‌پاسخ نمی‌ماند. از این‌رو، اگر در میان ما خشکسالی رخ دهد، نشانه بی‌توجهی خدا نیست، بلکه نشانه تربیت اوست.

در نگاه حائری، «گناه، روزی را کم می‌کند»، و در مقابل، «زکات و استغفار، در‌های رحمت را می‌گشاید». این آموزه از قرآن ریشه می‌گیرد: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً»؛ تسبیح استغفار، آسمان خشک را سیراب می‌کند.

اهمیت دعای کودکان برای بارش باران

اما نقطه درخشان این روایت، توجه ویژه ایشان به دعا از زبان کودکان است؛ همان‌گونه که خود در کودکی این قدرت را آزموده است. او با خاطره‌ای شیرین از دوران کودکی‌اش در شیراز می‌گوید: فکر نکنید این بچه‌ها نمی‌فهمند. بچه‌ها می‌فهمند! 

یادم هست مدتی باران کافی در شیراز نباریده بود. من بچه ۴ ساله بودم و خواهرم ۶ ساله بود. پدرم مجتهدِ به نام شیراز بود. به ما گفت: «دو رکعت نماز بخوانید و بعد از خدا بخواهید باران ببارد». من و خواهرم رفتیم روی پشت‌بام و دو رکعت نماز خواندیم. بعد دستمان را همین طور که بابا گفته بود گرفتیم. گفتیم: خدایا باران ببار. خدا می‌داند ابر شد وباران بارید! فکر نکنید بچه‌ها کوچک هستند و کارشان اهمیتی ندارد و مسائل را متوجه نمی‌شوند. اینجوری نیست! اینکه بعضی امامزاده‌ها بچه خردسال‌‌اند و حاجت می‌دهند به خاطر این است؛ انسان‌اند.

این تجربه تجلی رابطه ناب میان قلب کودک و خدای رحمان است. کودک، بی‌تکلف و بدون محاسبه از خدا می‌خواهد و خدا پاسخ می‌دهد. چنین دعایی از جنس ایمان خالص است.

انتهای پیام/

ارسال نظر