خلیج فارس سند هویت کودکان ایران است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، محمدمهدی سیدناصری حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان در یادداشتی نوشت:
آنجا که آفتاب بر پهنه نیلگون جنوب میتابد و امواج آرام، قصه تمدنها را در گوش ساحل نجوا میکنند، نامی جاودان از اعماق تاریخ برمیخیزد: خلیج فارس. این نام، تنها واژهای بر نقشه جغرافیا نیست؛ بلکه شناسنامه یک ملت است، مهر اصالت تمدنی که هزاران سال در قلب تاریخ تپیده و در ذهن بشریت جاودانه شده است. هر موجی که بر ساحل میکوبد، گویی یادآور نسلی است که بر خاک خود ایستاده، بر ریشههای خویش بالیده و در برابر بادهای تحریف سر خم نکرده است. خلیج فارس، روایتگر پیوند دیرینه انسان ایرانی با دریا، با تجارت، فرهنگ، علم و مقاومت است؛ دریایی که نه تنها مرز طبیعی ایران، بلکه مرز حافظه تاریخی اوست. در هر سند، در هر نقشه، و در هر اثر مکتوبی که از شرق و غرب جهان برجای مانده، نام خلیج فارس، همچون نگینی بر تارک نقشهها میدرخشد.
این درخشش، نه حاصل قدرت سیاسی که نتیجه صداقت تاریخی است؛ حقیقتی که در برابر هر تلاش برای تحریف، با صلابت ایستاده و از دل قرون تا امروز رسیده است. اما امروز، این نام مقدس بیش از هر زمان دیگر، به نگاه نسل جدید نیاز دارد به چشمانی که باید در آن غرور و دانایی بجوشد؛ به کودکانی که باید بدانند خلیج فارس فقط میراث پدرانشان نیست، بلکه حق مسلم آنان است. اگر این آگاهی در دل کودکان ایران ریشه بدواند، هیچ قدرتی در جهان نخواهد توانست رنگ حقیقت را از نقشه تاریخ بزداید. زیرا آنچه در جان کودک ایرانی نهادینه شود، در آینده جهان نهادینه خواهد شد.
خلیج فارس، یعنی پیوند میان تاریخ و آینده؛ میان خاک و دریا؛ میان نام و معنا؛ و این پیوند، تا زمانی که در قلب کودکان ایران تپنده بماند، جاودانه خواهد بود.
در سراسر تاریخ مکتوب جهان، هیچ نامی به اندازه «خلیج فارس» چنین استمرار، شهرت و اجماعی نداشته است. از آثار بطلمیوس، جغرافیدان یونانی، تا نگاشتههای جغرافیدانان بزرگ اسلامی همچون استخری، ابنحوقل و یعقوبی، همه از این پهنه آبی با عنوان «بحر فارس» یا «خلیج فارس» یاد کردهاند. در نقشههای کهن اروپایی، از دوران قرون میانه تا قرن نوزدهم، در آثار جغرافیدانان پرتغالی، فرانسوی، ایتالیایی و بریتانیایی نیز همین عنوان دیده میشود. پژوهشهای دانشگاهی نشان داده است که از میان هزاران نقشه تاریخی، در بیش از نود و پنج درصد آنها، تنها نام «خلیج فارس» به کار رفته است. این استمرار زبانی، گواهی روشن بر پیوند ناگسستنی این نام با تاریخ و فرهنگ ایران است؛ پیوندی که در طول قرنها حتی با تغییر سلسلهها، جنگها یا نفوذ قدرتهای خارجی گسسته نشده است.
در حقوق بینالملل معاصر، نامها و نشانههای جغرافیایی، بخشی از میراث فرهنگی ملتها به شمار میآیند و تغییر یا تحریف آنها، تنها با اجماع جهانی ممکن است. اصل «ثبات اسامی جغرافیایی» که در عرف بینالمللی پذیرفته شده، بر این اساس استوار است که نامهای تاریخی، بخشی از حافظه بشری و اسناد هویتی ملتها هستند و نمیتوان آنها را بنا به اراده سیاسی چند دولت تغییر داد. بر همین مبنا، نهادهای معتبر جهانی همچون سازمان ملل متحد و سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در اسناد رسمی خود تنها نام «خلیج فارس» را پذیرفته و بر استفاده انحصاری از آن تأکید کردهاند. در مکاتبه رسمی دبیرخانه سازمان ملل با کشورهای عضو در سال ۱۳۷۳، به صراحت آمده است که «تنها نام معتبر و قابل استفاده برای این پهنه آبی، خلیج فارس است و کاربرد هر عنوان دیگری مغایر با رویه تثبیتشده سازمان به شمار میآید». همچنین یونسکو در سال ۱۳۶۶ با صدور اطلاعیهای رسمی، دولتها و مؤسسات فرهنگی را موظف کرد در تمام متون، نقشهها و آثار علمی از نام تاریخی خلیج فارس استفاده کنند. حتی در آراء مراجع قضایی بینالمللی، همچون دیوان دادگستری بینالمللی، نیز در متون رسمی رأیها، همواره از عنوان خلیج فارس استفاده شده است. این استمرار، نشاندهنده جایگاه تثبیتشده این نام در نظام حقوقی و عرف جهانی است؛ نامی که فراتر از جغرافیا، به یک حقیقت حقوقی و فرهنگی بدل شده است.
تلاش برای تغییر این نام تاریخی، پدیدهای تازه نیست. از دهه ۱۳۴۰ خورشیدی، همزمان با رشد جریان ناسیونالیسم عربی و گفتمان پانعربیسم، برخی دولتهای منطقه با انگیزههای سیاسی و رقابتهای ژئوپلیتیکی، کوشیدند واژه جعلی «خلیج عربی» را جایگزین نام اصیل خلیج فارس کنند. این اقدام، برخاسته از احساسات سیاسی و رقابتهای ایدئولوژیک بود، نه از دل تاریخ یا جغرافیا. هیچیک از اسناد معتبر جهانی، چه در سازمان ملل و چه در سازمانهای تخصصی دریایی و نقشهنگاری، هرگز این تغییر را نپذیرفتند. حتی در اسناد رسمی بریتانیا، که سالها در منطقه نفوذ داشت، از جمله نقشههای وزارت هند در قرن نوزدهم، همواره از نام «خلیج فارس» استفاده شده است. در واقع، تحریف این نام، نوعی «جعل فرهنگی» است؛ تلاشی برای زدودن بخشی از حافظه تاریخی ملت ایران و تضعیف جایگاه تمدنی آن. اما همانگونه که مسیر رودخانهها را نمیتوان با شعار تغییر داد، تاریخ نیز تسلیم اراده سیاسی نمیشود. خلیج فارس، حقیقتی است که نه میتوان آن را پنهان کرد و نه تحریف نمود.
اما چرا باید بگوییم خلیج فارس، حق کودکان ایران است؟
زیرا دفاع از این نام، تنها وظیفه دیپلماتها یا مورخان نیست، بلکه بخشی از حق فرهنگی و آموزشی نسل آینده ایران است. طبق اصول پذیرفتهشده حقوق کودک، هر کودک حق دارد در فضایی پرورش یابد که هویت ملی و فرهنگی او حفظ و تقویت شود. نام خلیج فارس، بخشی از همین هویت است؛ میراثی که باید در ذهن و زبان کودکان ایرانی زنده بماند. آموزش این نام در کتابهای درسی، بازنمایی آن در موزهها، نقشهها، آثار هنری، رسانهها و ادبیات کودک، نه تنها پاسداشت تاریخ است، بلکه تقویت حس تعلق، غرور و مسئولیتپذیری در نسل آینده است.
کودکانی که میدانند خلیج فارس از آنِ ملت آنان است، در آینده با اعتمادبهنفس، آگاهی تاریخی و مسئولیت فرهنگی بیشتری رشد میکنند. حفظ این نام، یعنی حفظ بخشی از «خودآگاهی ملی» که بنیان استقلال و هویت هر جامعه است.
در عصر جهانیسازی و سلطه رسانهها، نبرد بر سر حقیقتهای تاریخی، بیش از گذشته در عرصه فرهنگ و افکار عمومی جریان دارد. از اینرو، مسئولیت نخبگان، نویسندگان، معلمان و رسانهها، پاسداری از میراث معنوی خلیج فارس است. هر نقشه، کتاب، فیلم یا برنامه آموزشی که این نام را با احترام و دقت بازگو میکند، در واقع، بخشی از میراث ملی را به نسل آینده منتقل میسازد. در مقابل، بیتوجهی، سادهانگاری یا سکوت در برابر تحریف، خیانتی است به حقیقت و حافظه تاریخی ملت ایران. خلیج فارس، تنها متعلق به گذشته نیست؛ بلکه بخشی از آینده ایران است.
اگر امروز این حقیقت را به فرزندانمان نیاموزیم، فردا شاید ناچار شویم از آن دفاع کنیم، نه با استدلال فرهنگی، بلکه در میدانهای پرهزینه سیاسی.
در نظام حقوقی و فرهنگی جهان، نام خلیج فارس از جایگاهی برخوردار است که با هیچ اراده سیاسی قابل تغییر نیست. همانگونه که کوه دماوند را نمیتوان با تصمیم یک دولت از نقشه حذف کرد، خلیج فارس نیز جزئی از حافظه مشترک بشری است. در طول تاریخ، تمدنهای بزرگ از سواحل این خلیج برخاستهاند، از ایلام و پارس تا دوران صفویه و معاصر. این دریا، مهد تبادل فرهنگها، زبانها و اقتصادها بوده است. پایداری این نام، نشان از پایداری روح ایران دارد؛ روحی که نه در برابر استعمار خم شد و نه در برابر تحریف خاموش ماند. نسلهای پیشین، این نام را با خون و دانش خود نگاه داشتند؛ و امروز، نوبت کودکان ایران است که آن را با آگاهی، علم و عشق در قلب خود حفظ کنند.
خلیج فارس، تنها یک پهنه آبی نیست؛ سندی زنده از تاریخ، فرهنگ، تمدن و هویت ملت ایران است.
تحریف آن، انکار تاریخ و وجدان بشریت است. دفاع از آن، پاسداشت حقیقت و احترام به نسلهای آینده است.
کودکان ایران، وارثان حقیاند که در نقشهها و معاهدات ثبت شده، در دل امواج نغمه میخواند و در حافظه جهان ریشه دارد. باید این حقیقت را در آموزش، رسانه، ادبیات و گفتوگوی ملی زنده نگه داریم، زیرا پاسداری از خلیج فارس، یعنی پاسداری از خویشتن. در جهانی که مرزها هر روز در معرض تغییرند، نامها میمانند تا یادمان بماند که چه بودیم و چه هستیم؛ و خلیج فارس، این یادمان بزرگ تاریخ، همیشه و برای همیشه، خلیج فارس خواهد ماند.
انتهای پیام/