صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

دانشگاه

فرهنگ‌

علم

سیاست و جهان

اقتصاد

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

همدان

هرمزگان

یزد

پخش زنده

۱۸:۱۸ | ۲۸ / ۰۷ /۱۴۰۴
| |
داوود زارع در گفت‌و‌گو با آناتک:

هوش مصنوعی ۴۰ برابر برق، زندگی بشر را متحول خواهد کرد

رئیس کمیته ملی هوش مصنوعی و رباتیک ایران معتقد است چالش اصلی کشور در توسعه فناوری‌های نوین، نه کمبود استعداد، بلکه پراکندگی مدیریت و نبود یک راهبرد ملی یکپارچه است؛ ضعفی که ایران را در رقابت استراتژیک جهانی، آسیب‌پذیر کرده است.
کد خبر : 1005595

به گزارش خبرگزاری آنا؛ تحلیل وضعیت فناوری در کشور، چالش‌های عمیقی را آشکار می‌کند که آینده ایران را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. از نگاه داوود زارع، رئیس کمیته ملی هوش مصنوعی و رباتیک ایران، کشور در حوزه هوش مصنوعی با ضعف‌های استراتژیک جدی مواجه است که ریشه در حکمرانی و سیاست‌گذاری دارد. او که سابقه مربیگری تیم ملی رباتیک ایران و قهرمانی در چین را در کارنامه دارد، معتقد است این چالش‌ها، مسیر پیشرفت فناورانه کشور را با موانع جدی رو‌به‌رو کرده‌اند. مشروح دیدگاه‌های او را در ادامه می‌خوانید.

شما در تحلیل‌های اخیر خود، به رویدادی اشاره کرده‌اید که آن را یک آزمون جدی برای توانمندی‌های هوش مصنوعی کشور می‌دانید. از نظر شما این آزمون چه ضعف‌های استراتژیکی را در این حوزه آشکار کرد؟

جنگ دوازده روزه اخیر یک واقعیت تلخ را برای ما روشن کرد. ما در توان موشکی، که یک نقطه قوت برجسته است، عملکرد خوبی داشتیم. اما در حوزه هوش مصنوعی، ضربات سنگینی خوردیم. ما فرماندهان و نخبگانمان را به واسطه هوش مصنوعی دشمن از دست دادیم. این نشان می‌دهد که در این بخش یک ضعف اساسی و استراتژیک داریم. دشمن با استفاده از الگوریتم‌های پیشرفته و تحلیل داده‌های کلان، اهداف خود را با دقتی شناسایی و عملیاتی کرد که برای ما بسیار پرهزینه بود.

این اتفاق باید همان تاثیری را بر نگرش ما بگذارد که ویروس کرونا بر خدمات دیجیتال گذاشت. تا قبل از آن، بسیاری از زیرساخت‌های آنلاین یک موضوع فانتزی به نظر می‌رسید. اما یک فشار بیرونی، همه را مجبور به حرکت به آن سمت کرد. به نظر من، این جنگ باید همان فشار بیرونی باشد که توجه همگان را به حوزه هوش مصنوعی جلب کند؛ نه به عنوان یک فناوری لوکس، بلکه به عنوان یک ضرورت حیاتی که امنیت و آینده مملکت به آن گره خورده است.

شما به این ضرورت استراتژیک اشاره کردید، اما در عمل به نظر می‌رسد پیشرفت ملموسی در سطح کشور دیده نمی‌شود. در حالی که کشورهای منطقه تحولات اساسی در حکمرانی دیجیتال خود ایجاد کرده‌اند، مشکل اصلی ما در ایران چیست؟

مشکل اصلی ما، تعدد متولیان و نبود یک راهبرد واحد و کارآمد است. متاسفانه در سیستم دولتی ما، تا دلتان بخواهد برای هوش مصنوعی متولی وجود دارد. وزارت علوم، وزارت ارتباطات، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و هر وزارتخانه‌ای برای خودش یک بخش هوش مصنوعی ایجاد کرده است. اما خروجی چیست؟ ما عملاً هیچ اتفاق زیرساختی و اساسی که منجر به سرویس‌های هوشمند برای مردم یا صنعت شود، نمی‌بینیم. این پراکندگی مدیریتی باعث هدررفت منابع و عقب‌ماندگی ما از قافله جهانی شده است.

در سفرهایی که به چین داشتم، دیدم که آنها چقدر پرقدرت و با یک برنامه ملی یکپارچه در این حوزه کار می‌کنند؛ برنامه‌ای که از مدارس شروع می‌شود و تا بالاترین سطوح صنعتی و نظامی ادامه دارد. اما ما اینجا درگیر بروکراسی‌های داخلی خودمان هستیم. مجموعه‌هایی که باید پای کار بیایند و این مسیر را اصلاح کنند، خودشان در مسائل جزئی مانده‌اند. در نتیجه، ما از خدمات واقعی هوش مصنوعی در کشور بی‌بهره‌ایم، در حالی که همسایگان ما در حال ایجاد تحولات بزرگ در ساختار حاکمیت خود هستند.

به نظر شما بزرگترین مانع در خط تولید استعدادهای فناورانه در ایران کجاست؟

خانواده‌ها فهمیده‌اند که از مدرسه دیگر چیز خاصی بیرون نمی‌آید. مدارس ما در نهایت یک سری متخصص تست تحویل جامعه می‌دهند.

مانع اصلی، شکاف عمیق بین خروجی نظام آکادمیک و نیاز صنعت فناوری است. این سیستم، نیروی انسانی متناسب با نیازهای دنیای امروز تربیت نمی‌کند. صنعت ما به توسعه‌دهنده پایتون، مهندس یادگیری ماشین و تحلیلگر داده نیاز دارد؛ متخصصانی که بتوانند از روز اول در یک پروژه واقعی مشارکت کنند. اما دانشگاه‌های ما بیشتر بر دانش تئوریک تمرکز دارند.

نتیجه این است که یک فارغ‌التحصیل فوق لیسانس، اغلب مهارت‌های عملی لازم برای کار در یک پروژه هوش مصنوعی را ندارد. ما در حال تولید انبوه مدارک دانشگاهی هستیم، در حالی که اکوسیستم فناوری ما به متخصصانی نیاز دارد که بتوانند کد بزنند، الگوریتم طراحی کرده و مسائل واقعی را حل کنند. این شکاف بین دانشگاه و صنعت، باعث شده بهترین دوران عمر جوانان ما صرف کسب مدرکی شود که لزوماً به یک شغل تخصصی در حوزه فناوری منجر نمی‌شود. این یک هدررفت بزرگ برای سرمایه انسانی کشور است.

با توجه به این چالش‌های مدیریتی و شکاف مهارتی، رسانه‌ها چگونه می‌توانند به تسریع دستور کار ملی هوش مصنوعی کمک کنند؟

نقش رسانه‌ها در اینجا بسیار استراتژیک است. رسانه‌ها باید این شجاعت را داشته باشند که از مسئولان، یک راهبرد ملی شفاف مطالبه کنند. باید به طور ویژه به این موضوع بپردازند و از تعدد متولیان انتقاد کنند. خبرگزاری‌ها باید بخشی ویژه برای پوشش تحولات جهانی هوش مصنوعی و مقایسه آن با وضعیت داخلی داشته باشند. رسانه باید صدای صنعت فناوری باشد و از سیستم آموزشی بخواهد که خروجی خود را با نیازهای واقعی بازار کار تطبیق دهد. به جای تمرکز بر مدرک‌گرایی، باید ارزش مهارت‌های عملی و فناورانه را ترویج کند.

مقیاس تحولی که هوش مصنوعی در آینده ایجاد خواهد کرد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من کاملاً به یک تحول بزرگ باور دارم. برق در طی صد سال زیرساخت تمدن مدرن را ساخت. اما تحولی که هوش مصنوعی ایجاد می‌کند، بسیار عمیق‌تر و سریع‌تر خواهد بود. من به جرأت می‌گویم که هوش مصنوعی ۳۰ تا ۴۰ برابر برق، زندگی بشر را متحول خواهد کرد. این فناوری در حال بازتعریف همه چیز است؛ از مدل‌های کسب‌وکار و زنجیره‌های تامین گرفته تا امنیت، سلامت و حکمرانی.

این آینده همزمان هم کمی ترسناک است و هم بسیار هیجان‌انگیز. ترسناک است، چون اگر آماده نباشیم، به سرعت از جهان عقب خواهیم ماند و کنترل آینده خود را از دست خواهیم داد؛ و هیجان‌انگیز است، چون فرصت‌های بی‌نظیری برای حل مشکلات بزرگ بشریت، از بیماری‌ها گرفته تا فقر و نابرابری، فراهم می‌کند. ما باید انتخاب کنیم که در کجای این تحول بزرگ ایستاده‌ایم؛ یک مصرف‌کننده منفعل یا یک تولیدکننده فعال و تاثیرگذار.

انتهای پیام/

ارسال نظر