صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

دانشگاه

فرهنگ‌

علم

سیاست و جهان

اقتصاد

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

همدان

هرمزگان

یزد

پخش زنده

۰۸:۰۸ | ۲۳ / ۰۷ /۱۴۰۴
| |

شکست سنگین پروژه نیابتی اسرائیل در غزه؛ مقاومت فلسطین قدرت خود را تثبیت کرد

آتش‌بس اخیر در نوار غزه فراتر از یک توقف موقت درگیری است؛ این رخداد نشان‌دهنده شکست راهبردی اسرائیل در استفاده از مزدوران و فشار سیاسی و همزمان تأکید بر بلوغ میدانی و سیاسی مقاومت فلسطین است. مردم غزه با پایداری و ابتکار عمل خود، مدیریت بحران و بازگشت آوارگان را به دست گرفتند و جایگاه مقاومت را به‌عنوان نیرویی مؤثر و برابر در مذاکرات تثبیت کردند.
کد خبر : 1004452

به گزارش خبرگراری آنا، آتش‌بس اخیر در نوار غزه نه صرفاً توقف موقت درگیری‌ها، بلکه جلوه‌ای از شکست راهبردی اسرائیل و قدرت جمعی مقاومت فلسطین بود. تلاش‌های تل‌آویو برای مهار حماس با بهره‌گیری از مزدوران محلی و فشار‌های سیاسی، با ناکامی کامل مواجه شد و مردم غزه با پایداری، ابتکار عمل و مدیریت بحران، ابتکار میدان را به دست گرفتند. این رخداد، نه صرفاً یک توقف موقت در آتش جنگ، بلکه آیینه‌ای تمام‌نما از واقعیت‌های میدانی، سیاسی و اجتماعی غزه است و نشان می‌دهد که پروژه‌های نظامی و سیاسی اسرائیل برای مهار مقاومت، با چه شدتی ناکام مانده‌اند.

در ساعات آغازین اجرای آتش‌بس، صحنه‌ای تاریخی در دل یکی از پرتنش‌ترین مناطق جهان شکل گرفت؛ صحنه‌ای که هم شکست سنگین اسرائیل و هم بلوغ میدانی مقاومت فلسطین را به نمایش گذاشت. این یادداشت با تمرکز بر ابعاد میدانی، سیاسی، انسانی و حقوقی رخداد اخیر، تلاش می‌کند درس‌های مهمی را برای تحلیل‌گران، سیاست‌گذاران و جامعه جهانی استخراج کند.

 شکست پروژه مزدوران اسرائیل

تجربه اخیر اسرائیل در نوار غزه، بار دیگر نشان داد که اتکا به مزدوران فاقد مشروعیت اجتماعی، محکوم به شکست است. «میخائیل میلشتاین»، پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه دیان در تل‌آویو، اذعان کرد که پروژه نیابتی اسرائیل برای مقابله با حماس با شکست کامل مواجه شد. او تأکید می‌کند که این پروژه نه تنها مشروعیت اجتماعی نداشت، بلکه عناصر باند‌های محلی مورد حمایت اسرائیل، از منظر جامعه محلی مطرود و دارای سوابق جنایی بودند. نتیجه این شد که اتکای تل‌آویو به نیرو‌های نیابتی، نه تنها ناکام ماند، بلکه وجهه سیاسی و اجتماعی این رژیم را به شدت آسیب زد.

اسرائیل طی سال‌های اخیر از ابزار‌های مختلفی برای فشار بر حماس بهره گرفت: ایجاد نهاد‌های تشویق مهاجرت داوطلبانه، توزیع کمک‌های میلیاردی از طریق مؤسسات انسانی، و اعمال فشار‌های سیاسی و دیپلماتیک. اما در نهایت، این منابع مالی و سیاسی به «شن‌های غزه» رفت و هیچ دستاورد واقعی نداشت. پروژه مزدوران اکنون به دردسری تازه برای تل‌آویو تبدیل شده است، زیرا اسرائیل نمی‌تواند بدون فروپاشی آتش‌بس، امنیت آنان را تضمین کند و این محدودیت‌ها، ناکامی راهبردی اسرائیل را آشکار می‌سازد.

در تحلیل میدانی، تجربه شکست اسرائیل تکرار شکست‌های پیشین این رژیم در لبنان و طرح‌های دهه هشتاد میلادی است. اتکا به نیابتی‌ها و عدم شناخت واقعی از جامعه محلی، همچنان الگوی ناکامی اسرائیل را تکرار می‌کند. این امر اهمیت درک میدانی و مشروعیت اجتماعی را در موفقیت‌های نظامی و سیاسی آشکار می‌سازد.

توانایی و بلوغ مقاومت فلسطین

در نقطه مقابل، مقاومت فلسطین با حفظ ابتکار عمل و مدیریت بحران، توانست عرصه را به نفع خود تغییر دهد. تحلیل سعید الحاج از ساعات نخست آتش‌بس نشان می‌دهد که مقاومت نه تنها توانست بخش میدانی آتش‌بس را مدیریت کند، بلکه بخش سیاسی را نیز با واقع‌بینی و هوشمندی اداره کرد.

پایداری مردم غزه طی دو سال جنگ، با وجود گرسنگی، آوارگی و ویرانی گسترده، نشان داد که آتش‌بس نتیجه ضعف نیست، بلکه محصول توانایی مقاومت در حفظ ابتکار عمل و مدیریت بحران است. بازگشت صد‌ها هزار آواره به خانه‌های ویران، جلوه‌ای عملی از شکست پروژه‌های آوارگی اسرائیل و موفقیت مقاومت جمعی بود. این حرکت نه تنها پیام سیاسی و انسانی داشت، بلکه نشان داد مردم غزه بر پایبندی خود به سرزمین و مقاومت تأکید دارند.

یکی از نکات برجسته تحلیل الحاج، نحوه مواجهه مقاومت با بخش‌های مختلف آتش‌بس بود. مقاومت بخش میدانی را پذیرفت؛ توقف درگیری، تبادل اسرا، عقب‌نشینی نیرو‌های اسرائیلی و ورود کمک‌ها را مدیریت کرد. اما بخش سیاسی که به آینده غزه، دولت فلسطین و سلاح مقاومت مربوط می‌شد، همچنان محل نگرانی بود. اسرائیل در پرونده تبادل اسرا، تلاش کرد با فریبکاری و تأخیر در آزادی رهبران، فشار سیاسی بر مقاومت اعمال کند؛ پاسخ مقاومت، اما سریع، منعطف و هوشمندانه بود. تشکیل هیئت مشترک با حضور جهاد اسلامی و جبهه خلق برای تقویت موضع مذاکراتی، نمونه‌ای از بلوغ سیاسی و مسئولیت‌پذیری مقاومت بود.

 پیامد‌های سیاسی و اجتماعی توافق «طوفان الأحرار»

ژنرال قاصد محمود، معاون سابق ستاد ارتش اردن، تأکید کرد که توافق تبادل «طوفان الأحرار» دستاوردی استراتژیک و بی‌سابقه برای مقاومت فلسطین محسوب می‌شود. وی توضیح داد که این توافق فراتر از یک عملیات تبادل اسراست و نقطه عطفی است که نتیجه مسیر طولانی مقاومت، صبر و دستاورد‌های نظامی و سیاسی فلسطین از آغاز عملیات «طوفان الاقصی» در ۷ اکتبر تاکنون است. مقاومت با وجود بمباران‌ها، تخریب‌ها و جنایات، همچنان ابزار‌های دفاعی و هجومی خود را توسعه می‌دهد و اهداف دشمن را ناکام گذاشته است.

محمود افزود که شکست اسرائیل در دستیابی به اهداف اصلی جنگ، از جمله نابودی مقاومت یا بازگرداندن اسرای خود با زور، منجر به بحران سیاسی و نظامی بی‌سابقه در تل‌آویو شد و اختلافات داخلی میان سطوح سیاسی و نظامی را شدت بخشید، تا جایی که این رژیم مجبور به بازگشت به میز مذاکرات شد. این توافق، جایگاه مقاومت را به‌طور کیفی ارتقا داده و آن را از یک طرف محصور یا تابع، به قدرتی برابر در مذاکرات تبدیل کرده است.

 تحلیل رسانه‌ای و فلسفی رخداد‌های غزه

نویسنده تونسی، نجیبه بن حسین، با انتقاد شدید از معیار‌های دوگانه نوبل صلح، تأکید کرد که مردم غزه شایسته این جایزه هستند، نه سیاستمدارانی، چون ترامپ که شریک جنگ و نسل‌کشی بوده‌اند. بن حسین نوشت که صلح واقعی از دل رنج و ویرانی آفریده می‌شود، نه از پیمان‌های فریبکارانه یا شعار‌های سیاسی.

در ادامه، عماد الحطبه، نویسنده و اندیشمند لبنانی، هفتم اکتبر را نقطه عطفی تاریخی در آگاهی ملت‌های ستمدیده و مسیر نبرد با نظام استعمار جهانی دانست. به باور او، انفجار میدانی و ورود مردم عادی به نبرد، نه تصمیم فردی یا سازمانی، بلکه پیامد طبیعی آگاهی جمعی فلسطینیان بود. او این لحظه را با انقلاب‌های بزرگ تاریخ، از جمله کمون پاریس، مقایسه می‌کند و آن را حلقه‌ای از زنجیره نبرد میان امپریالیسم جهانی و نیرو‌های آزادی‌بخش می‌داند.

جنبه‌های حقوقی و بشردوستانه

دیده‌بان حقوق بشر اروپا-مدیترانه هشدار داده است که خطر قحطی و گرسنگی هنوز از نوار غزه رفع نشده و ادامه کاهش عمدی کمک‌های انسانی نشان می‌دهد که اسرائیل همچنان از «سیاست گرسنگی» به‌عنوان ابزار نسل‌کشی استفاده می‌کند. میزان اندک کالا‌هایی که اجازه ورود یافته، تنها بخش ناچیزی از نیاز واقعی مردم را پوشش می‌دهد و ادامه محدودیت‌ها، تداوم بحران انسانی و نقض حقوق بشر است.

این نهاد تأکید کرد که کمک‌های بشردوستانه نباید مشروط به سیاست‌ها یا فشار‌های اسرائیل باشد، بلکه باید صرفاً بر اساس نیاز انسانی و اصل بی‌طرفی ارائه شود. هرگونه کوتاهی در این زمینه، پذیرش بازتولید شرایطی است که به وقوع نسل‌کشی منجر شد.

 تحلیل منطقه‌ای و بین‌المللی

موضع کشور‌های دیگر نیز نشان‌دهنده پیچیدگی‌های سیاسی پس از آتش‌بس است. مالزی به‌دلیل حمایت مشروط از طرح صلح آمریکا به نشست شرم‌الشیخ دعوت نشد و نخست‌وزیر این کشور، انور ابراهیم، اعلام کرد که حمایت جزئی از طرح، بدون پذیرش کامل مفاد آن، دلیل این عدم دعوت بوده است. این موضوع نشان می‌دهد که فشار‌ها و تحمیل‌های دیپلماتیک بر کشور‌ها برای همسویی کامل با سیاست‌های آمریکایی ادامه دارد.

از سوی دیگر، توافق آتش‌بس به جنگ دو ساله در نوار غزه پایان داد؛ جنگی که به شهادت ده‌ها هزار غیرنظامی و تخریب گسترده زیرساخت‌ها منجر شد. مفاد توافق شامل آزادی اسرای فلسطینی، بازگشت آوارگان به مناطق خود و آغاز فرآیند بازسازی تحت نظارت بین‌المللی است.

تحلیل رخداد‌های اخیر نوار غزه نشان می‌دهد که:

  •  شکست تاکتیکی و راهبردی اسرائیل: اتکا به مزدوران فاقد مشروعیت، فشار سیاسی یک‌جانبه و محدودیت در شناخت میدانی، پروژه اسرائیل را ناکام گذاشت.
  • موفقیت میدانی و اجتماعی مقاومت: پایداری مردم، مدیریت هوشمند بحران و ابتکار عمل میدانی مقاومت، موجب پیروزی واقعی شد.
  • پیامد‌های حقوقی و بشردوستانه: تداوم فشار‌ها بر مردم غزه و محدودیت ورود کمک‌ها، جنایتی انسانی و حقوقی است که جامعه جهانی باید به آن پاسخ دهد.
  • درس‌های تاریخی و بین‌المللی: قدرت واقعی در زمین و مشروعیت اجتماعی است؛ ابزار‌های نیابتی و فشار‌های بیرونی جایگزین موفقیت نمی‌شوند.

آتش‌بس اخیر، سندی از بلوغ جمعی، اقتدار میدانی و مقاومت اجتماعی است که درس‌های بزرگی برای تحلیل‌گران، سیاست‌گذاران و جامعه بین‌المللی دارد. قدرت واقعی نه در ابزار‌های نظامی یا فشار‌های سیاسی، بلکه در ترکیب ابتکار عمل میدانی، پایداری جمعی و مدیریت هوشمند بحران نهفته است.

به گزارش آنا، شکست اسرائیل و پیروزی مقاومت فلسطین، نشان‌دهنده الگویی موفق در ترکیب قدرت میدانی، مشروعیت اجتماعی و مدیریت بحران است. این تجربه ثابت می‌کند که هیچ فشار نظامی یا سیاسی، جایگزین درک صحیح از میدان و مشروعیت اجتماعی نمی‌شود.

پروژه نیابتی اسرائیل فروپاشید؛ مقاومت فلسطین، اما با تکیه بر قدرت میدانی، پایداری مردم و مدیریت هوشمند، الگویی از پیروزی واقعی ارائه داد.





انتهای پیام/

ارسال نظر