صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

دانشگاه

فرهنگ‌

علم

سیاست و جهان

اقتصاد

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

همدان

هرمزگان

یزد

پخش زنده

۰۸:۱۱ | ۲۳ / ۰۷ /۱۴۰۴
| |
آنا گزارش می‌دهد

مافیای موسیقی و بن‌بست تهیه‌کنندگی در ایران/ خوانندگانی که قربانی قرارداد‌های ناعادلانه شدند

مافیای موسیقی در ایران دیگر شایعه نیست؛ واقعیتی است که بسیاری از خوانندگان و آهنگسازان با پوست و استخوان لمسش کرده‌اند. از روزبه نعمت‌اللهی تا مجتبی کبیری، همه در روایت‌های خود از بی‌اعتمادی، قرارداد‌های ناعادلانه و قدرت بی‌حد برخی تهیه‌کنندگان گفته‌اند.
کد خبر : 1004387

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا،‌ در سال‌های اخیر، بسیاری از هنرمندان موسیقی ایران از سلطه‌ تهیه‌کنندگان و دلالان غیرحرفه‌ای بر بازار موسیقی گلایه کرده‌اند؛ تهیه‌کنندگانی که نه تنها از سود حاصل از فروش و اجرا سهم بیشتری برمی‌دارند، بلکه گاه با قرارداد‌های ظالمانه، مانع فعالیت مستقل هنرمندان می‌شوند. مرور چند تجربه از خوانندگان و نوازندگان داخلی، تصویری روشن از این بحران ساختاری در موسیقی ایران ارائه می‌دهد.

تهیه‌کننده؛ شریک یا مانع هنرمند؟

به گفته‌ بسیاری از خوانندگان و آهنگسازان، روابط اقتصادی ناسالم و انحصار چند نام خاص در بازار موسیقی باعث شده استعداد‌های فراوان در سایه بمانند. برخی تهیه‌کنندگان، با در اختیار داشتن سرمایه، نفوذ رسانه‌ای و دسترسی به نهاد‌های مجوزدهنده، عملاً تعیین می‌کنند چه صدایی شنیده شود و چه هنرمندی خانه‌نشین بماند.

در این میان، خوانندگانی، چون روزبه نعمت‌اللهی و حجت اشرف‌زاده بار‌ها از بدعهدی‌ها و رفتار‌های غیرحرفه‌ای برخی تهیه‌کنندگان سخن گفته‌اند. اشرف‌زاده در گفت‌وگویی تأکید کرده بود: در ایران، خواننده بیشتر از آن‌که نگران کیفیت اثر باشد، باید مراقب قراردادش با تهیه‌کننده باشد؛ چون گاهی امضای یک برگه می‌تواند تمام آینده‌ کاری او را از بین ببرد.

گلایه‌هایی که شنیده نمی‌شود

در ماه‌های اخیر، تعدادی از چهره‌های شناخته‌ شده موسیقی پاپ، از جمله محمد علیزاده و احسان خواجه‌امیری نیز به‌طور غیرمستقیم از فضای ناسالم تهیه‌کنندگی سخن گفته‌اند. برخی از آنان ترجیح داده‌اند تولید آثارشان را شخصاً مدیریت کنند تا از وابستگی‌های اقتصادی و فشار‌های غیرهنری در امان بمانند.

بخش قابل‌توجهی از درآمد کنسرت‌ها، فروش دیجیتال و اسپانسرینگ عملاً به جیب واسطه‌ها و تهیه‌کنندگانی می‌رود که حتی در تولید اثر نقشی نداشته‌اند. آنها فقط به پشتوانه‌ روابط و نفوذ خود، مالک بخشی از درآمد موسیقی کشور شده‌اند.

تجربه‌ مجتبی کبیری؛ صدایی که قربانی بی‌اعتمادی شد

در گفت‌وگوی اختصاصی خبرنگار «آنا» با مجتبی کبیری، این خواننده نیز به‌صراحت از تجربه‌ خود در مواجهه با تهیه‌کنندگان غیرحرفه‌ای سخن گفت. او تأکید کرد: من سال‌ها برای مردم خواندم، اما بیشتر از آن‌ که نگران استقبال مخاطب باشم، باید دنبال تهیه‌کننده‌ای بودم که به قولش عمل کند. چند بار آثارم ضبط شد، اما هیچ‌وقت پخش نشد، چون قرارداد‌ها ناعادلانه بود و طرف مقابل فقط دنبال سود شخصی بود.

کبیری افزود: اگر فضا شفاف و منصفانه بود، بسیاری از خوانندگان امروز کنار نمی‌رفتند. ما در ایران تهیه‌کننده‌هایی داریم که اسم‌شان از خواننده بزرگ‌تر شده، در حالی که موسیقی باید با صدا و خلاقیت معنا پیدا کند، نه با رانت و رابطه.

خلأ قانونی و سکوت نهاد‌های رسمی

نبود نظارت دقیق بر قرارداد‌های موسیقی، از دیگر مشکلات ریشه‌ای این حوزه است. بسیاری از قرارداد‌ها فاقد چارچوب صنفی یا نظارت قانونی‌اند و در صورت بروز اختلاف، پیگیری حقوقی به‌سختی ممکن می‌شود. قرارداد‌ها در ایران بیشتر شفاهی یا صوری‌ هستند. در برخی موارد، تهیه‌کننده مالک مطلق اثر می‌شود و خواننده دیگر حقی بر ترانه و حتی نام خود ندارد. تا زمانی‌که این خلأ قانونی پابرجاست، امیدی به عدالت فرهنگی در موسیقی نیست.

تهیه‌کنندگان قدرتمند؛ از استودیو تا تصمیم‌سازی

در کنار مشکلات حقوقی، پدیده‌ای دیگر نیز در سال‌های اخیر پررنگ‌تر شده است: ظهور تهیه‌کنندگانی که نه فقط نقش اقتصادی، بلکه نقش تصمیم‌ساز فرهنگی پیدا کرده‌اند. این گروه از تهیه‌کنندگان با تشکیل شبکه‌هایی در حوزه پخش، اسپانسرینگ، سالن‌داری و حتی تبلیغات تلویزیونی، عملاً تمام مراحل تولید و عرضه‌ی موسیقی را در اختیار دارند. بسیاری از آنان با نفوذ گسترده در مجوزدهی و تبلیغات، مسیر دیده‌شدن دیگران را مسدود کرده‌اند.

به گفته‌ یکی از خوانندگان باسابقه پاپ: تهیه‌کننده‌ای را می‌شناسم که بدون اینکه حتی ذوق موسیقایی داشته باشد، تصمیم می‌گیرد کدام آهنگ پخش شود، کدام خواننده در تیتراژ تلویزیونی بخواند و چه کسی از صحنه حذف شود. این یعنی قدرت فرهنگی در دست سرمایه است، نه هنر.

قرارداد‌هایی که روح هنرمند را فرسوده می‌کند

برخی از این قرارداد‌ها چنان سنگین و یک‌ طرفه‌ هستند که به‌ جای حمایت از خواننده، او را به اسارت کاری و روانی می‌کشانند. بسیاری از هنرمندان مجبور می‌شوند در یک بازه‌ کوتاه، مدام کنسرت برگزار کنند، آلبوم ضبط کنند یا در برنامه‌های متعدد اجرا بروند تا تعهد مالی‌شان به تهیه‌کننده تمام شود. این چرخه‌ فرسایشی باعث می‌شود هنرمند پس از مدتی از لحاظ ذهنی و هنری تحلیل برود و دیگر نتواند اثر خلاقانه و اصیل تولید کند.

راه نجات؛ استقلال هنرمندان و شفافیت اقتصادی

در مقابل این روند، برخی هنرمندان جوان با ایجاد استودیو‌های شخصی، تولید مستقل و همکاری با پلتفرم‌های آنلاین تلاش کرده‌اند از این چرخه خارج شوند. هرچند مسیر دشواری پیش‌رو دارند، اما نشان داده‌اند که استقلال هنوز ممکن است.

کارشناسان بر این باورند که نجات موسیقی ایران در گرو ایجاد نهاد صنفی واقعی، شفاف‌سازی مالی در قراردادها، و محدودکردن نفوذ تهیه‌کنندگان انحصارطلب است. موسیقی ایران زمانی رشد خواهد کرد که روابط مالی و فرهنگی در آن به‌جای رانت، بر احترام متقابل و قانون استوار شود. تا زمانی‌که ساختار اقتصادی موسیقی شفاف نشود و نهاد‌های صنفی قدرت نداشته باشند، گردونه‌ ناعادلانه‌ تهیه‌کنندگان همچنان خواهد چرخید و بسیاری از صدا‌های واقعی این سرزمین در سکوت گم خواهند شد.

برخی قرارداد‌ها چنان یک‌ طرفه و فشارزا هستند که هنرمند را وارد چرخه‌ای از خستگی، آسیب فیزیکی و روانی می‌کنند. نه‌ فقط در دوران کوتاه، بلکه در بلندمدت، فشار ناشی از اجبار به اجرا و تولید مداوم می‌تواند صدای هنرمند را ضعیف کند یا حتی نابود کند. 

حامد همایون مدت‌هاست درگیر مناقشه‌ای حقوقی با تهیه‌کننده سابق خود بوده ؛ اختلافی که به گفته‌ خود او، سال‌ها فعالیتش را زمین‌گیر کرده و مانع از انتشار آثار جدید و کنسرت‌گذاری شده است. او بارها گفته که قراردادهایی وجود داشته‌اند که تعهدات مالی‌اش به‌دلیل تفاوت در تفسیر بندها، دیر یا ناقص انجام شده‌اند، و این موضوع به مرحله‌ صدور حکم نهایی دادگاه کشیده شده است. در پست‌ اخیرش وی اعلام کرد رأی دادگاه در نهایت به نفع او صادر شده است و امید دارد بتواند دوباره فعالیتش را از سر بگیرد.

در ماجرای آرمین زارعی (2AFM) نیز کشمکشی دیده می‌شود میان او و شرکت «ترانه شرقی» که مرتبط با نحوه‌ صدور مجوزها، پخش آثار و حقوق مالکیت است. آرمین پس از سال‌ها فعالیت به‌صورت زیرزمینی، نهایتاً توانست مجوز رسمی از وزارت ارشاد بگیرد، اما در این مسیر اختلافاتی با تهیه‌کنندگان رسانه‌ای و شرکت‌های پخش داشته است. برخی اظهار می‌کنند که شخصی به‌عنوان تهیه‌کننده و از چهره‌های مؤثر در اقتصاد موسیقی ایران، در روند اعطای مجوز یا تعیین مسیر کاری آرمین دخالت‌هایی داشته است.  

انتهای پیام/

ارسال نظر