انتقال پایتخت به جنوب، به لحاظ امنیتی درست نیست/ بحران آب تهران با جابهجایی حل نمیشود
«حسن بیادی» دبیرکل جمعیت آبادگران جوان و عضو اسبق شورای شهر تهران، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی آنا، درمورد طرح انتقال پایتخت که از سوی رئیسجمهور مطرح شده،اظهارکرد: این حرفِ جناب آقای پزشکیان حرف جدیدی نیست؛ بلکه اصراری تازه است.که اکثر دولتهای گذشته نیز بر اجرای فوری این طرح پافشاری داشتهاند.
وی افزود: اکثر منتقدان این طرح بزرگ و حیاتی، بهدلیل شرایط فرهنگی و اقتصادی کشور، نه اینکه ضرورت آن را انکار کنند، بلکه آن را کاری نادرست، موقت و پرهزینه میدانند.
بیادی يادآور شد: در دولتهای سابق مکانهایی برای اجرا پیشنهاد و حتی گروههای کارشناسی هم تشکیل شد، اما تنها نتیجهاش این بود که قیمت آن مناطق وارد بورس شد و گران گردید. مانند لواسانات و شهرستانک و از لحاظ زیستمحیطی در معرض تهدید ساختوساز قرار گرفتند.
بحرانهای تهران؛ آب، فرونشست، آلودگی و تراکم
بیادی ادامه داد: دیدگاه دولت و جناب دکتر پزشکیان مبنی بر بحرانهای جدی تهران مانند کمبود شدید آب، فرونشست زمین تا ۳۰ سانتیمتر در سال، آلودگی هوا و تراکم جمعیت بیش از حد کاملاً منطقی به نظر میرسد. اما مسئولین ذیربط که به تحقق این طرح باور دارند، جرئت بیان شفاف را ندارند؛ در حالی که باید ادامه وضعیت موجود را شفاف و جدی به گوش تصمیمسازان و تصمیمگیران برسانند و بفهمانند که ادامه وضع فعلی غیرممکن است.
وی افزود: باید روشن شود که انتقال یک «اجبار» است نه یک «انتخاب»، و باید دانست که هزینه نگهداری کلانشهر تهران در بلندمدت بسیار بیشتر از سرمایهگذاری برای انتقال خواهد بود.
هزینههای نجومی و تضعیف معیشت مردم
بیادی به دیدگاه منتقدان هم ارج نهاد و گفت: البته بعضی از منتقدان انتقال فعلی پایتخت نیز با استناد به برآوردهای مالی، آن را پروژهای پرهزینه و زمانبر میدانند که به دهها میلیارد دلار بودجه نیاز دارد.
وی افزود: در شرایطی که کشور با کسری بودجه، تورم بالا و تحریمها مواجه است، تخصیص چنین بودجهکلانی میتواند منابع مالی موردنیاز برای حل مسائل فوریتر مانند معیشت مردم را کاهش دهد. عدهای هم غیرمنصفانه معتقدند طرحهای اینچنینی گاهی برای منحرف کردن افکار عمومی از ناتوانی در حل مشکلات ساختاری مطرح میشوند.
آسیبپذیری پایتخت در جنوب؛ نگرانی امنیتی
بیادی در پاسخ به پرسشی درمورد اینکه با توجه به تجربه جنگ دوازده روزه و شهادت فرماندهان و دانشمندان در تهران، آیا انتقال پایتخت به کنار خلیج فارس که در تیررس تهدیدات خارجی قرار دارد میتواند خطر استراتژیک باشد؟ بیان کرد: این نگرانی برخی رسانهها، درباره مکان پیشنهادی در جنوب کشور کاملاً بهجا و منطقی است. تهران بهخاطر موقعیت جغرافیایی و دوری نسبی از مرزهای پرتنش از امنیت بالایی برخوردار است؛ این موقعیت استثنایی دسترسی و حمله زمینی دشمنان احتمالی را بسیار دشوار میسازد.
بیادی هشدار داد: اگر انتقال به جنوب محقق شود، استقرار پایتخت در مقابله مستقیم با پایگاههای آمریکایی و تحرکات گروههای معارض قرار میگیرد و امنیت پایتخت را کاهش میدهد. در حالی که امنیت پایتخت کنونی، بهعنوان تهران و قلب امنیت ملی، طی ۱۵۰ سال گذشته مورد توجه بوده است.
وی سپس گفت: به همین دلیل برخی دلسوزانه ابراز نگرانی کردهاند که قرارگیری پایتخت جدید در کنار آبهای بینالمللی میتواند آن را حتی در برابر حملات محدود از سوی ناوگانهای دریایی آسیبپذیر سازد.
با انتقال پایتخت بحران آب تهران حل نمیشود
بیادی با اشاره به کمبود آب در شهرهای جنوبی اضافه کرد: یکی از ایرادات جدی و اصلی طرح همین موضوع است. انتقال پایتخت بحران آب تهران را حل نخواهد کرد. وی تصریح کرد: بنابراین باید دلایل دیگری برای انتقال بیان شود؛ دلایلی که کم نیستند؛ از جمله مسائل زیستمحیطی، ترافیک، حملونقل عمومی، آلودگی هوا، استقرار عدالت اجتماعی، کاهش تنشهای سیاسی، حذف مدیریتهای موازی و جزیرهای، و جلوگیری از تصمیمگیریهای استانی بدون دخالت وزارتخانهها. اگر فقط کمبود آب دلیل دولت باشد، این توجیه کافی نیست.
مکران؛ گزینهای استراتژیک یا چالشبرانگیز؟
بیادی اشاره کرد: همانطور که پیشبینی میشود، دولت منطقه مکران در جنوبشرق را بهدلیل تراکم جمعیتی پایین، موقعیت استراتژیک تجاری و دسترسی به آبهای آزاد، گزینهٔ اصلی میداند. اگر دلایل دولت تنها کمبود آب باشد که نیست؛ باید توجه داشت که بر اساس نظر کارشناسان بسیاری از شهرهای جنوبی کشور هماکنون با کمبود آب شرب دستوپنجه نرم میکنند.
بیادی در پاسخ به این سؤال که پیشنهاد دولت در واقع نوعی «سرپوش» گذاشتن بر عدم توانایی حل مشکلات ساختاری تهران است؟ تصریح کرد: برخی معتقدند مشکل اصلی ساختار مدیریتی و حکمرانی ناکارآمد است، نه جغرافیای پایتخت. تا زمانی که این ساختار اصلاح نشود، انتقال پایتخت به معنای تکرار همان مشکلات در مکانی جدید خواهد بود.
وی افزود: ادعاهای برخی منتقدان سیاسی مبنی بر اینکه طرحهای بزرگ و جنجالی گاهی برای پوشش ناتوانی در حل مسائل بنیادیتر مانند وضعیت معیشتی مردم بهکار میروند، اگرچه مطرح میشود، اما بیان آن بهصورت کلی میتواند بوی برخورد جناحی دهد و در بسیاری موارد بیانصافی است.
تجربههای موفق و پیشنیازها
بیادی با صراحت گفت: من با این امر بسیار مهم و حیاتی موافقم. در جهان امروز تجربههای موفقی وجود دارد که میتوان از آنها استفاده کرد؛ مثلاً مالزی توانست با یک حرکت جدی و مدیریت یکپارچه در بازه زمانی تقریباً پنجساله به موفقیت قابلتوجهی دست یابد.
دو نکته مهم قبل ذکر است: اول اینکه آیا انتقال پایتخت ضروری است؟ و دوم اینکه آیا دولت فعلی دارای توانایی، اعتباری و اجرایی برای انتقال پایتختی همچون تهران است یا خیر؟ پاسخ به این دو سؤال نیازمند کار کارشناسی و بهرهگیری از مشاوران در سطح بینالمللی است و حقیقتاً کار هر کسی نیست.طرحهای قبلی که صرفاً نظرات شخصی مسئولین بود و دلایل دیگری نداشتند، با شکست مواجه شدند.
بیادی همچنین تأکید کرد: تیم موجود در اختیار دولت و همچنین دولتهای در سایه مانند بنیادها و سازمانهای غیردولتی ممکن است بهدلیل تعارض منافع، مانند ترمزی در برابر اجرای طرح عمل کنند؛ بنابراین پیشنیاز تحقق این طرح، داشتن یک تیم کاری منسجم و دانشمحور و داشتن اختیارات لازم و ویژه است.
راه حل بنیادی؛ جابهجایی همراه با بازطراحی حکمرانی
وی در پایان خاطرنشان کرد: راه حل بنیادی این است که همراه با جابهجایی فیزیکی پایتخت، معماری حکمرانی نیز بازطراحی شود. استقرار مدیریت یکپارچه، کوتاه کردن دست باندهای متصل به قدرت و ثروت از طریق تمرکززدایی هوشمند، تقویت واقعی استانها و اصلاح نظام مدیریت کلانشهرها مسیر میشود.
انتهای پیام/