چند گزاره درباره انتخابات ریاست جمهوری سال 96
با پایان یافتن تب انتخابات مجلس و ارکان آن بحث انتخابات ریاست جمهوری سال 96 که کمتر از یک سال به برگزاری آن مانده است مورد توجه رسانهها و کنشگران سیاسی قرارگرفته که به نظر میرسد توجه به چند نکته دراین ارتباط حائز اهمیت است.
1- بهطور طبیعی و بر اساس تجارب انتخابات ریاستجمهوری بعد از انقلاب اسلامی ایران روسای جمهوری تمایل دارند از ظرفیت قانونی یعنی دو دور کاندیداتوری برای انتخابات استفاده کنند چه آنکه مدت 4 سال عملاً برای عملیاتی کردن برنامههای محوری یک دولت زمان زیادی نیست به همین دلیل دکتر حسن روحانی قاعدتاً یکی از کاندیداهای بالقوه انتخابات سال آینده است. اما آقای روحانی که در انتخابات سال 92 با حمایت اصلاحطلبان توانست راهی پاستور شود در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 هم نمیتواند بدون بهرهگیری از ظرفیت پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان بر رقیبان خود فائق بیاید. به نظر میرسد اصلاحطلبان هم نمیخواهند صرفاً نقش تسهیلگر را ایفا کنند و تشکیل یک دولت ائتلافی با بهرهگیری از تجارب مدیریتی اصلاحطلبان قاعدتاً کف انتظار این جریان اصیل سیاسی در جهت در اختیار گذاشتن پایگاه اجتماعی خود است. البته اصلاحطلبان در عمل نشان دادهاند منافع ملی بر منافع حزبی همیشه رجحان دارد و مباحثی که این روزها تحت عنوان عبور و مرور از روحانی مطرح میشود قابلیت اعتناء ندارد. از سوی دیگر برخی از ارکان قدرت تمایل به تداوم ریاست جمهوری آقای روحانی ندارند و همین مسئله و احتمال برخی اعمال سلیقهها، شاید کار آقای روحانی را در نهادهای نظارتی با مشکل روبهرو کند. هرچند تجربه نشان داده است در صورت وقوع برخی اتفاقات که ناشی از اعمال سلیقه باشد رهبری با توجه به اختیارات قانونی خود ورود خواهند کرد. از طرفی برآورده نشدن برخی خواستههای بخشی از جامعه بخصوص جوانان و دانشجویان به دولت آقای روحانی از جمله مسائل مربوط به موضوع حصر و ممنوعالتصویری آقای خاتمی و نظایر آن اصلاحطلبان را بر آن می دارد تا در کنار جنبه حمایتی خود از آقای روحانی با پیشفرض گفتهشده، چهرهای کاریزماتیک و داری مقبولیت عامه را آماده حضور در کارزار انتخابات داشته باشند تا در صورت وقوع برخی رخدادهای غیر قابل پیشبینی و نیز عدم تحقق پیشفرض گفتهشده از او برای رقابت با رقیب استفاده کنند.
2- به اعتقاد نگارنده اصولگرایان باید در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 طرحی نو در بیندازند چه آنکه کسانی که یک یا چند بار بخت خود را برای پوشیدن ردای ریاست جمهوری آزمودند امکان حضور در پاستور را نخواهند داشت به همین دلیل چهرههایی همچون آقایان رضایی، جلیلی، لاریجانی، ولایتی و قالیباف که خود را یک یا چند نوبت در معرض رأی مردم گذاشتند شانسی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ندارند و کسانی هم که در انتخابات مجلس با ناکامی روبهرو شدند هم به طریق اولی نمیتوانند توفیقی در کارزار انتخابات ریاست جمهوری داشته باشند، به همین دلیل اصولگرایان چارهای جز رونمایی از یک چهره جدید و با مقبولیت عامه ندارند این گزینه مطمئناً نباید یک چهره نظامی باشد چرا که از نگاه مردم سرداران حضورشان در خاستگاهی که به آن تعلق دارند بیشتر برای نظام کارایی دارد تا پوشیدن ردای ریاست جمهوری.
3- حضور آقای احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری میتواند سنگ محکی برای نهادهای نظارتی باشد چه آنکه در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 شورای نگهبان به دلیل آنچه "کبر سنی" آیتالله هاشمی رفسنجانی نامیده شد ایشان را رد صلاحیت کردند به همین دلیل به نظر میرسد با توجه به عملکرد آقای احمدینژاد در دوران هشت سال ریاست جمهوری و تخطی مکرر ایشان از قانون و تخلفاتی که در دوران تصدی ایشان صورت گرفت-که خود میتوانست پروندههای زیادی در دستگاه قضا برای پیگیری این تخلفات ایجاد کند-به نظر میرسد نباید مجدداً نظام به وی اعتماد کند ولی درصورتیکه بتواند اعتماد نظام را مجدداً جلب کند رقیب قابلاعتنایی برای اصلاحطلبان خواهد بود.
انتهای پیام/