استرس نبود گوشی برای بعضی کنکوریها از خودِ کنکور بیشتر است
تصور کنید نوجوانی را که باید ساعتها پشت میز بنشیند تا برای آیندهاش بجنگد، اما مغزش به دریافتهای فوری و پاداشهای لحظهای عادت کرده است. برای بسیاری از دانشآموزان کنکوری، جدا شدن از تلفن همراه نه فقط یک تصمیم سخت، بلکه نوعی «قطع اکسیژن روانی» است؛ گویی مغز ناگهان منبع اصلی دوپامین خود را از دست میدهد.
در سالهای اخیر، روانشناسان بیش از همیشه از وابستگی رفتاری به فناوری سخن میگویند؛ وابستگیای که آثارش نهتنها در عملکرد درسی بلکه در خلقوخو، تمرکز و تابآوری نوجوانان نیز دیده میشود. برخی والدین تصور میکنند با حذف کامل گوشی میتوانند این چرخه را بشکنند، اما آیا این راهحل واقعاً مؤثر است یا فقط آتش زیر خاکستر را پنهان میکند؟
برای واکاوی علمی و واقعبینانه این پدیده، با زینب حاجکاظمی، روانشناس و استاد دانشگاه آزاد، گفتوگو کردهایم؛ او از زاویهای تازه توضیح میدهد که چرا مغز نوجوان امروز با مغز نسلهای پیشین فرق کرده، چگونه وابستگی به تلفن همراه میتواند مسیرهای عصبی اعتیاد را تقلید کند و چرا آموزش تابآوری میتواند کلید عبور از این بحران باشد.
چرا بسیاری از دانش آموزان کنکوری وقتی از تلفن همراه و شبکههای اجتماعی دور میشوند، دچار اضطراب یا بیقراری میشوند؟
واقعیت این است که مغز نوجوانان امروزی به شدت به تحریکهای سریع و پاداشهای فوری عادت کرده است. وقتی در شبکههای اجتماعی میچرخند، مغز هر چند ثانیه با یک پاداش کوچک مواجه میشود: یک لایک، یک پیام، یا یک ویدیوی جذاب. این محرکها باعث ترشح دوپامین میشوند؛ مادهای که احساس خوشی و انگیزه به ما میدهد.
حال وقتی گوشی از نوجوان گرفته میشود، درست مثل کسی است که ناگهان از قهوه یا قند محروم میشود. سطح دوپامین کاهش مییابد و مغز دچار افت میشود. نتیجه آن، بیقراری، بیحوصلگی و حتی اضطراب است.
به زبان سادهتر، مغز یاد گرفته شادی و آرامش را از محرکهای بیرونی بگیرد نه از درون؛ برای همین وقتی گوشی نیست، حس میکند چیزی کم دارد.
آیا این وضعیت میتواند نوعی «وابستگی یا اعتیاد رفتاری» به فناوری محسوب شود؟
بله، در روانشناسی به این وضعیت اعتیاد رفتاری میگوییم؛ یعنی وابستگی به یک رفتار، نه لزوماً به مادهای بیرونی.
شبکههای اجتماعی از نظر طراحی، شباهت زیادی به بازیهای قمار دارند. پاداش تصادفی، زمانبندی غیرقابل پیشبینی و تحریک مداوم سیستم پاداش مغز.
شبکههای اجتماعی از نظر طراحی، شباهت زیادی به بازیهای قمار دارند.
وقتی نوجوان نمیتواند استفاده از گوشی را کنترل کند، حتی با آگاهی از ضررهایش، یعنی کنترل ارادهاش تحت تأثیر وابستگی قرار گرفته است
وقتی نوجوان نمیتواند استفاده از گوشی را کنترل کند، حتی با آگاهی از ضررهایش (مثل کمخوابی یا افت تمرکز)، یعنی کنترل ارادهاش تحت تأثیر وابستگی قرار گرفته است. در این حالت، الگوی رفتاری کاملاً مشابه اعتیاد به نیکوتین یا قمار است؛ فقط ماده خارجی وجود ندارد، اما مسیر عصبی مغز همان است.
چه تفاوتی بین استرس ناشی از نبودن گوشی و استرسهای طبیعی کنکور وجود دارد؟
استرس کنکور نوعی استرس موقعیتی و هدفدار است؛ مغز به یک چالش واقعی پاسخ میدهد و همین استرس میتواند تمرکز را حتی افزایش دهد.
اما استرس ناشی از نبود گوشی، نوعی استرس وابستگی است. در این حالت مغز نه به تهدید بیرونی، بلکه به محرومیت از پاداش واکنش نشان میدهد.
به زبان ساده، در استرس کنکور نوجوان نگران نتیجه است، ولی در نبود گوشی مغز دچار بیقراری شیمیایی میشود. برای همین وقتی گوشی را از نوجوان دور میکنیم، مغز او واقعاً بیتاب میشود و ممکن است بدون دلیل ظاهری عصبی یا بیتمرکز شود.
استرس کنکور نوعی استرس موقعیتی و هدفدار است؛ مغز به یک چالش واقعی پاسخ میدهد و همین استرس میتواند تمرکز را حتی افزایش دهد. اما استرس ناشی از نبود گوشی، نوعی استرس وابستگی است. در این حالت مغز نه به تهدید بیرونی، بلکه به محرومیت از پاداش واکنش نشان میدهد
چرا برخی دانشآموزان میتوانند راحتتر از فناوری فاصله بگیرند و برخی دیگر نه؟ نقش ویژگیهای شخصیتی یا سبک زندگی در این موضوع چیست؟
این مسئله به دو عامل بستگی دارد اول تابآوری فردی و دوم ویژگیهای شخصیتی.
دانشآموزانی که در کودکی یاد گرفتهاند گاهی منتظر برآورده شدن نیازهایشان بمانند. مثلاً والدین سریع همه خواستههایشان را تأمین نکردهاند، یا بازیهای غیردیجیتال و فیزیکی انجام دادهاند مغزشان توان تحمل تأخیر در پاداش را یاد گرفته است.
اما کودکانی که همیشه در معرض محرکهای سریع بودهاند و محیط دائماً نیازشان را بیدرنگ برآورده کرده، آستانه تحمل پایینتری دارند.
از نظر شخصیتی هم تیپهای هیجانخواه و تکانشی سختتر میتوانند از محرکهای سریع فاصله بگیرند.
در مقابل، خانوادههایی که گفتوگومحور هستند و زمانهایی را برای فعالیتهای مشترک بدون موبایل اختصاص میدهند (مثل بازیهای خانوادگی یا مطالعه جمعی)، در واقع در حال آموزش خودتنظیمی به مغز فرزندشان هستند.
مغز نوجوان وقتی دائماً درگیر گوشی و فضای مجازی است چه تغییری در الگوی تمرکز پیدا میکند؟
استفاده مداوم از گوشی باعث پراکنده شدن تمرکز و توجه میشود. یعنی مغز یاد میگیرد بین محرکهای متعدد و سریع جابهجا شود مثل وقتی که کاربر در چند ثانیه بین چت، ویدیو و اعلانها حرکت میکند.
در نتیجه، توانایی تمرکز پایدار برای مطالعه عمیق کاهش مییابد. به زبان سادهتر، مغز مانند عضلهای میشود که فقط برای دویدنهای کوتاه تمرین کرده، نه برای پیادهروی طولانی. نوجوان در بلندمدت حس میکند که ذهنش زود خسته میشود و تمرکز ندارد.
آیا استفاده محدود و مدیریتشده از تلفن همراه میتواند به بهبود عملکرد کنکور کمک کند یا بهترین راه، حذف کامل آن است؟
حذف کامل معمولاً نتیجه خوبی ندارد. مغز در برابر محدودیتهای مطلق مقاومت میکند و در نهایت ممکن است بازگشت انفجاری رخ دهد؛ یعنی نوجوان پس از دوره محدودیت، بیش از قبل وابسته شود
حذف کامل معمولاً نتیجه خوبی ندارد. مغز در برابر محدودیتهای مطلق مقاومت میکند و در نهایت ممکن است بازگشت انفجاری رخ دهد؛ یعنی نوجوان پس از دوره محدودیت، بیش از قبل وابسته شود.
بهتر است والدین و مشاوران بهجای حذف کامل، مدیریت هوشمندانه را در پیش بگیرند. مثلاً زمانهای مشخصی برای استفاده تعیین شود (مثل نیم ساعت بعدازظهر پس از مدرسه)، نوتیفیکیشنها خاموش شوند، یا از حالت تمرکز گوشی استفاده شود.
اگر نوجوان نیاز دارد برای تستزنی یا فایلهای PDF از گوشی استفاده کند، باید فقط برای همان کاربرد محدود شود.
هدف این است که او یاد بگیرد کنترل بیرونی را به کنترل درونی تبدیل کند مهارتی که نه فقط در کنکور، بلکه در کل زندگی آیندهاش به کار خواهد آمد.
همانطور که در رژیم غذایی، حذف مطلق قند نتیجه معکوس دارد، در اینجا هم اعتدال و استفاده آگاهانه مؤثرتر از حذف کامل است.
انتهای پیام/