همگرایی ملی و مهاجرت معکوس؛ راه نجات تهران و شکوفایی شهرستانها
علیرضا گرایلی* عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در یادداشتی برای خبرگزاری آنا با ارائه پیشنهادهایی خطاب به رئیس جمهور نوشت؛ تهران امروز با دو بحران جدی دستوپنجه نرم میکند: نخست، آلودگی هوای مملو از نیترات و سرب که سلامت شهروندان بهویژه سالمندان و بیماران قلبی و مغزی را تهدید میکند؛ دوم، هزینههای سرسامآور مسکن که بسیاری از خانوادهها را در فشار اقتصادی دائمی قرار داده است.
این شرایط، ادامه زندگی در پایتخت را برای میلیونها نفر دشوار ساخته در کنار این مشکلات باید افزود که رشد و توسعه تهران در دهههای گذشته نامتوازن و ناعادلانه بوده و همین امر سبب تشدید نابرابری میان پایتخت و شهرستانها شده است.
ریشهها در شهرستان، نیاز به آرامش
بسیاری از مردم تهران زادگاه و ریشهای در شهرستانها دارند. فرزندانشان را بزرگ کردهاند و اکنون بیش از هر چیز به فضایی آرام، پاک و پایدار برای زندگی نیازمندند. از سوی دیگر، افراد ماهر و متخصصی در تهران مشغول کارند که به دلیل هزینههای بالای سرمایهگذاری در پایتخت، ناچارند بهعنوان کارمند یا حقوقبگیر برای دیگران فعالیت کنند. این در حالی است که در شهرهای کوچکتر میتوانند با سرمایهای معقول، کسبوکار شخصی خود را راهاندازی کنند.
فرصت بزرگ مهاجرت معکوس
مهاجرت معکوس، یعنی بازگشت مردم از تهران به شهرهای کوچکتر، یک فرصت برد–برد برای خانوادههاست که فروش یا ودیعهگذاری مسکن در تهران و خرید خانهای بزرگتر در شهر زادگاه یا استانهای همجوار، همراه با امکان راهاندازی کسبوکار را شامل میشود.
مهاجرت معکوس برای کشور موجب کاهش تراکم جمعیتی و آلودگی در تهران در کنار رونق بازار مسکن، اشتغال و تولید در شهرستانها خواهد شد. اگر میلیونها نفر از تهران به شهرستانها مهاجرت کنند، شاهد شکوفایی اقتصادی گسترده در سراسر ایران خواهیم بود؛ رونقی که هم به نفع تهران بوده و هم به نفع شهرستانها. در واقع، سرمایههای عظیمی که سالها در قالب ملک و مسکن غیرمولد در تهران منجمد شده با این مهاجرت به چرخه تولید و اشتغال در شهرستانها وارد میشود و تحولی بزرگ در رشد بهانه اقتصاد ملی رقم خواهد زد.
نگاه ملی و علمی به موضوع
همانطور که رئیس مجلس شورای اسلامی در شورای برنامهریزی استان سمنان تأکید کرد، حدود ۲۳ درصد جمعیت کشور در یک درصد خاک متمرکز شده و شاخصهای محیطزیست تهران در وضعیت بحرانی بوده و تنها راهحل، هدایت مهاجرت به استانهای همجوار و ایجاد زیرساختهای مناسب است.
این سخن نشان میدهد که مهاجرت معکوس ضرورت ملی است و نه صرفاً یک انتخاب فردی. حل معضل تهران بدون مشارکت آگاهانه و داوطلبانه مردم امکانپذیر نیست، چراکه مردم خود اصلیترین بازیگران تغییر و سازندگان آیندهای متوازنتر برای کشور هستند.
اقتصاد مقاومتی و شکست تحریمها
امروز دشمنان ایران با فعال کردن مکانیزم ماشه و اعمال تحریمهای سخت و پیچیده در پی زمین زدن اقتصاد کشورند؛ اما درست در چنین شرایطی است که باید با همگرایی ملی، انتخاب تدابیر درست و حرکت در راستای اقتصاد مقاومتی، این فشارها را به فرصتی برای شکوفایی بدل کنیم. یکی از این تدابیر هوشمندانه، همان مهاجرت معکوس و هدایت سرمایههای منجمد در تهران به سمت شهرستانهاست؛ اقدامی که میتواند اقتصاد ملی را از وابستگی نجات داده و رونق پایدار تولید و اشتغال را به همراه بیاورد.
نقش دولت و مشوقهای حمایتی
از طرفی، دولت نیز با ابزارهایی همچون وامهای کمبهره، تسهیلات حمایتی برای ایجاد کسبوکارهای کوچک و متوسط، ایجاد شهرکهای صنعتی و خدماتی در استانهای همجوار و نیز توسعه زیرساختهای حملونقل و بهداشت، میتواند انگیزه مهاجرت معکوس را تقویت کند. چنین مشوقهایی نهتنها به رفاه خانوادهها کمک میکند، بلکه شهرستانها را به قطبهای جدید اقتصادی و اجتماعی بدل خواهد کرد.
جمعبندی
تهران باید بار خود را سبک کند تا هم خودش نفسی تازه کرده و هم ایران در جایجای خود فرصت شکوفایی بیابد. مهاجرت معکوس پیشنهاد علمی، هوشمندانه و ملی است که در کنار سیاستهای اقتصاد مقاومتی، آیندهای روشنتر برای مردم و کشور رقم خواهد زد و توطئه تحریمها را به شکست خواهد کشاند.
*رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد گنبدکاووس
انتهای پیام/