بگرام؛ روایت تبدیل یک پایگاه نظامی به کارتِ بازی در قمار قدرت آمریکا
خبرگزاری آنا –علی رحمانی: باوجود گذشت چندین سال از خروج پرهزینه ایالاتمتحده از افغانستان که تقریباً به یک افتضاح سیاسی بزرگ برای واشنگتن تبدیل شد. با تغییر دولت در کاخ سفید و روی کار آمدن دونالد ترامپ جمهوریخواه، او بار دیگر کارت سوخته حاکمیت خیالی آمریکا بر پایگاه هوایی بگرام را پیش کشیده تا بهنوعی از آن خروج خفتبار عقدهگشایی و درعینحال، از این مسئله بهعنوان ابزاری برای افزایش محبوبیت نزد افکار داخلی استفاده کند.
خبرنگار آنا در گفتوگو با «محمد صفری» معاون پیشین سفارت ایران در افغانستان، به کاوش در علل تمرکز دوباره ترامپ بر پایگاه بگرام و ادعایش برای بازگشت آمریکا به افغانستان پرداخته است:
آنا: علت تلاش ترامپ برای به دست گرفتن دوباره حاکمیت پایگاه هوایی بگرام بهعنوان یک نقطه استراتژیک در کشور افغانستان چیست؟
این ادعایی است که ترامپ مطرح میکند و به نظر میرسد که بیشتر جنبه تبلیغاتی، انتخاباتی و مصرف داخلی دارد؛ زیرا ترامپ قبل از اینکه سیاستمدار باشد، یک شخصیت جنجالی، پوپولیستی و معاملهگر است که سعی میکند با استفاده از جملات کوتاه قدرتنمایی و نظرات را جلب کند. اما اینکه بتواند ادعای خود در مورد پایگاه هوایی بگرام را عملیاتی بکند؛ خیلی بعید به نظر میرسد، زیرا همپیمانان آمریکا در ناتو خود را برای عملیاتی کردن خواسته ترامپ در مورد بگرام درگیر نمیکنند.
علاوه بر نزدیکی به مرز و تأسیسات اتمی چین، منطقه بگرام به دلیل وجود درههایی همچون «سالنگ» از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا هر نیروی نظامی برای رفتن به سمت شمال باید از این دره عبور کند
اما همانطور که میدانید، شهر بگرام در ۶۰ کیلومتری شمال افغانستان است و ازنظر تاریخی، فرهنگی و ژئوپلیتیکی از قدیمالایام اهمیت داشته است. الآن هم بهخصوص برای چین اهمیت زیادی دارد. شوروی سابق هم در زمان حضور در افغانستان، آنجا را پایگاه خودش قرار داده بود و بعد از سال ۲۰۰۱ م که شاهد اشغال افغانستان از جانب آمریکا بودیم، میبینیم که آمریکاییها بگرام را تجهیز کردند و با تأسیس فرودگاه و پایگاه هوایی، در آنجا مستقر شدند.
اکنون نیز این پایگاه هوایی به دلیل دارا بودن مسافت یکساعته تا مرزها و تأسیسات اتمی چین از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل پایگاه بگرام توجهها را به خود جلب میکند و موردتوجه چین هم قرار میگیرد، زیرا اگر آمریکا بخواهد پایگاه مجددی در آنجا داشته باشد؛ ممکن است این مسئله برای چین بحرانآفرین باشد. این منطقه همچنین به دلیل وجود درههایی همچون «سالنگ» از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا هر نیروی نظامی برای رفتن به سمت شمال باید از این دره عبور کند. به همین دلیل این منطقه برای پایتخت سیاسی افغانستان (کابل) اهمیت ویژهای دارد.
علت اینکه ترامپ ادعای فوق را در مورد این منطقه مطرح کرده این است که چنین مسئلهای خیلی سروصدا میکند و مصرف داخلی دارد؛ ازآنجهت که میخواهد دائماً نشان دهد که بایدن و دموکراتها در مورد خروج از افغانستان اشتباه کردهاند و در آنجا داراییهایی را جا گذاشتهاند و به روسیه و چین دادهاند و بهراحتی افغانستان را ترک کردهاند. به همین دلیل به خاطر انتخابات آتی (و حتی انتخابات میاندورهای کنگره) هرازگاهی یک تلنگری به این مسئله میزند. منظورم این است که اولاً این مسئله نمیتواند یک ادعای واقعی باشد که عملیاتی شود. ترامپ میگوید «طالبان اگر به این خواسته ما توجه نکند وضعیت بدی خواهد داشت» و ادعایش این است که میخواهد کنترل دوباره پایگاه بگرام را در دست بگیرد که این بهمنزله اشغال مجدد خاک افغانستان و حضور نیرو و امکانات آمریکایی در این پایگاه است که هم رقبایی مثل چین، روسیه و حتی ایران این مسئله را برنمیتابند و هم طالبان و مردم افغانستان چنین شرایطی را نمیپذیرند.
آنا: واکنش ایران، روسیه و سایر همسایگان را درباره بازگشت احتمالی آمریکا به افغانستان چگونه میبینید؟
همانطور که عرض کردم این مسئله بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و امکان عملیاتی شدن آن در حد محال است، چون چنین اقدامی از نظر حقوقی هم غیرقانونی است چراکه در پیمان دوحه، آمریکا متعهد شده که هیچ تهدیدی علیه تمامیت ارضی افغانستان انجام ندهد و از انجام چنین اقداماتی خودداری کند. درنتیجه چنین اقدامی ازنظر حقوقی، افکار عمومی و حتی متحدان آمریکا که از اشغال افغانستان توسط آمریکا در سال ۲۰۰۱ م حمایت کردند، مردود است و اصولاً ادعایی است که از آن بهزودی عبور خواهد شد؛ زیرا همانطور که اشاره فرمودید، اعتراض ایران، روسیه و بهخصوص چین در این حوزه شرایط را بغرنج میکند و آمریکا اگر بخواهد با این هدف چین را تحریک کند مسلماً این سه کشور هم ازلحاظ حقوقی و هم ازنظر سیاسی در برابر چنین اقدامی مقاومت میکنند.
آنا: در حال حاضر وضعیت سیاسی طالبان و همچنین واکنش جناحهای سیاسی داخلی افغانستان به این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت طالبان بهشدت روی پیمان دوحه تأکید دارد؛ بنابراین جو داخل افغانستان کاملاً و بدون کوچکترین اختلافی در مقابل این ادعای ترامپ و آمریکا ایستادگی خواهد کرد
مسلماً اگر اختلافاتی در جناحهای سیاسی مختلف افغانستان وجود دارد (که حتماً اینگونه است) چنین اقدامی، چون جنبه ناسیونالیستی دارد و به تمامیت ارضی کشور افغانستان مربوط است، یک وحدتی در درون طالبان ایجاد خواهد کرد و یک انسجام ملی در این کشور به وجود میآید؛ زیرا هیچ جریانی پیدا نمیشود که با چنین ادعایی همسو باشد و ازنظر حقوقی هم دولت طالبان بهشدت روی پیمان دوحه تأکید دارد؛ بنابراین جو داخل افغانستان کاملاً و بدون کوچکترین اختلافی در مقابل این ادعای ترامپ و آمریکا ایستادگی خواهد کرد.
شما میدانید که افغانستان جایی نیست که الآن آمریکا بتواند بهآسانی وارد قلمرو دولت سرپرست طالبان شود، زیرا اگر اکنون بخواهد در این کشور حضور پیدا کند؛ از زمین و آسمان لطمه میخورد، چون با نیروهایی مقاوم و آموزشدیده مواجه است که به وجببهوجب کوهستانهای افغانستان مسلط هستند. ضمن اینکه روابط کنونی ایران و آمریکا مانند دوره پیشین حاکمیت طالبان بر افغانستان نیست. زیرا روابط آن موقع تعدیل شده بود و آمریکا سعی میکرد تا جبههای را در اینطرف علیه خود باز نکند. اما الآن اصلاً به نظر نمیرسد که تصرف مجدد پایگاه بگرام نفعی برای آمریکا و مردم آمریکا داشته باشد ضمن اینکه چنین طرحی به نظر من صرفاً جنبه قدرتنمایی و پوپولیستی دارد. بهعلاوه ممکن است ترامپ بخواهد با مطرح کردن این مسئله تلنگری به چین بزند تا در فضای سیاسی و مذاکراتی از آن بهرهبرداری کند.
آنا: آیا طالبان میتواند افغانستان را به حدی از توسعه سیاسی-اقتصادی برساند؟
به نظر من طالبان همانگونه که میدانید با خونریزی زیاد قدرت را تصرف نکرد و بدنه جامعه و مردم با این جنبش سیاسی همراه بودند. شما وقتی با مهاجرین افغانستانی ساکن ایران صحبت میکنید؛ میبینید بسیاری از اینها طالبان را قبول دارند. زیرا طالبان در تضاد با فرهنگ و جامعه افغانستان نیست به همین دلیل به نظر میرسد که این جنبش در حوزههایی مانند حقوق زنان مجبور به تعدیل و عقبنشینی خواهد شد و همراه با مردم خواهد توانست به سمت توسعه اقتصادی و تحکیم وحدت سیاسی پیش برود.
انتهای پیام/